اخلاقِ جذب فالوئر و ممبر در فضاي مجازي



جلب توجه ديگران و راضي كردن آنان به دنبال كردن يك صفحه (فالو كردن) در سايت هايي چون فيسبوك، اينستاگرام و توييتر، يا عضويت در كانال (در شبكه هايي چون تلگرام) يكي از امكانات و درواقع جذابيت هاي سايت هاي اينترنتي و  شبكه هاي اجتماعي است. افزايش عضو(ممبر) و فالوئر امروزه به چيزي فراتر از دعوت ديگران به ديده شدن، كه تبديل به نوعي نشانه حقانيت، مشهور بودن، معروف بودن، و همچنين كسب منافع مادي و موقعيت اجتماعي شده است. اين امر به ويژه درباره چهره هاي معروف جامعه (به قول معروف سلبريتي ها) به طور پررنگ تري مطرح است و از اين رو لازم است از منظر اخلاقي مورد بررسي قرار گيرد.

⛔️     در بررسي اخلاقي عضوگيري در سايت ها و شبكه ها بايد چند نكته مورد توجه قرار گيرد:

⛔️      آيا افزايش ممبر و فالوئر كاري اخلاقي است؟
در پاسخ بايد گفت اين كار بسته به اين كه به چه صورتي انجام شود و در راه چه اهدافي مورد استفاده قرار گيرد داراي احكام اخلاقي متفاوتي است.

⛔️     كاربردهاي مثبت و منفي عضويت:
در صورت برنامه ريزي و مديريت صحيح صاحبان صفحه ها و كانال ها، از اعضا مي توان به عنوان سرمايه اي براي انجام كار خوب اخلاقي استفاده كرد. كارهايي از قبيل كمك به نيازمندان، فرهنگ سازي براي حفظ محيط زيست، دفاع از ارزش هاي اخلاقي، دفاع از هويت ديني و ملي كشورمان و مورادي از اين قبيل كه از مصاديق « تعاون در کارهای خیر» است و بسيار ارزشمند. از سوي ديگر، همين عضويت ها مي تواند عرصه اي براي نقض اخلاق شود كه به خاطر گستردگي و تاثير شبكه ها، موجب امواج سهمگيني شود كه هم به زيان صاحبان كانال ها و صفحات است هم به زيان اعضا هم به ضرر جامعه و از نظر اخلاقي نيز از مصاديق « تعاون در کارهای شر» است و مذموم.

⛔️     ‌ وظايف اخلاقي صاحبان پيج يا كانال در قبال اعضا و فالوئرها
صاحبان كانال ها يا پيج ها از نظر اخلاقي (و حتي شرعي و قانوني) نسبت به تاثيرات مثبت يا منفي صفحه يا كانال خود مسوول هستند. از اين رو لازم است نسبت به وظايف زير احساس مسووليت داشته باشند:
1. ملاك قرار دادن «حق و مصلحت» مخاطبان به عنوان معيار انتشار مطلب در صفحه يا كانال؛ نه صرفا «خوش آمد و رضايت» آنها، و پرهيز از جذب مخاطب به هر قيمت. انتشار تصاوير خصوصي يا مطالب جنجالي و بي محتوا و دروغ براي افزايش مخاطبان، از مصاديق كارهاي غيراخلاقي است.  
2. مراعات اصول اخلاقي در جذب مخاطب، و  پرهيز از كارهايي چون خرید و فروش فالوئر يا فالوئرهای غيرواقعي (فیک)، كه از مصاديق فريب مخاطب است.
3. احساس مسووليت در قبال وقت ديگران، و پرهيز از انتشار مطالب غيرمفيد و غيرضروري
4. احساس مسووليت در فضاي حقيقي و مجازي در قبال شهرت به دست آمده از طريق اعضا. و حتي استفاده ا ز اين سرمايه براي انجام كارهاي نيك وحتي ارتقاي سطح آموزش و تربيت اعضا.
5. پرهيز از غرور و تكبر و تفاخر به خاطر تعداد اعضا. و توجه به اين نكته كه ملاك خوبي و بدي، «تعداد» اعضا و طرفداران نيست، و زياد بودن اعضا يا فالوئرها لزوما به معناي خوب و صالح بودن صاحب پيج، يا درست بودن محتوايي كه ارائه مي كند نيست. بسيار ديده شده كانال هاي غيراخلاقي كه چند صدهزار عضو دارد و كانال ها و صفحات دانشمندان و انديشمندان كه فقط چند صد نفر عضو دارد.
6. حفظ حريم خصوصي اعضا و فالوئرها
7. پرهيز از توهين و تحقير اعضا
8. مراقبت بر اعمال و رفتار خود در فضاي مجازي و حقيقي. به خاطر تاثيري كه كارهاي درست يا نادرست آنها مي تواند در سطح وسيعي در جامعه داشته باشد.

⛔️     وظايف اخلاقي اعضا و فالوئرها
اعضا هم بايد بدانند كه عضويت آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم تاثيرات مهمي دارد و مي تواند از مصاديق مشارك در كارهاي خير يا شر باشد و در هر دو صورت از نظر اخلاقي براي آنان مسووليت آفرين است. از اين رو، لازم است به مواردي از اين دست توجه كنند:
1. عدم عضويت يا فالوئر شدن در كانال ها و صفحاتي كه داراي محتواي غيراخلاقي است
2.  پرهيز از به شهرت رساندن كساني كه شايستگي و ظرفيت معروف و مشهور شدن را ندارند.
3. احترام به صاحب ‍پیج و كانال و قوانين آن
4. احترام به دیگر اعضای گروه
5. پ‍رهیز از نگارش يا انتشار تصاوير و مطالب دروغ و يا غيرقابل اعتماد ، يا غيرمعقول
6. پرهيز از ساختن صفحه و كانال به اسم افراد بدون كسب اجازه و رضايت آنها
7. تلاش براي معرفي عملي اخلاق اسلامي و فرهنگ ايراني در صفحات افراد ايراني و غيرايراني (مثلا پرهيز از ارانه مطالب توهين آميز در سايت ورزشكاران و مربيان خارجي).
8. نقد و بررسي سخنان و رفتارهاي نادرست صاحبان كانال يا صفحات، و پايان دادن به عضويت در صورت بي تاثير بودن هشدارها و تذكرات.

نگاهي اخلاقي به ساده لوحی و زودباوری در شبكه هاي اجتماعی

چه خوب فريب مي خوريم، ما ساده لوحان فضاي مجازي : نگاهي اخلاقي به ساده لوحی و زودباوری در شبكه هاي اجتماعی

 از وقتي عضو شبكه هاي اجتماعي شده ايد چند بار قبل از اين كه ادعاي مطرح شده توسط ديگران را قبول يا رد كنيد يا قبل از اين كه آن را براي ديگران ارسال (فوروارد) كنيد از خود پرسيده ايد كه: آيا مدعي براي ادعاي خود «دليل» آورده است؟اگر دليلي ارائه كرده آيا دليلش قابل پذيرش است؟ آيا براي سخني كه از ديگران نقل كرده «سند» ذكر كرده است؟آيا سخن او با عقل يا شرع سازگاري دارد؟
اگر بدون پاسخ به اين پرسش ها مطلبي را قبول يا رد كنيد و (از آن بدتر) آن را براي ديگران ارسال كنيد با عرض معذرت بايد شما را يكي از «ساده لوحان فضاي مجازي» به شمار آورد كه هم خودتان در معرض خطرات اخلاقي و معنوي (و گاه مادي) هستيد هم ممكن است باعث آزار و اذيت ديگران شويد كه آن هم از نظر اخلاقي خطا است.

 چند نمونه از ادعاهاي بدون دليل (همه موارد واقعي و از گروه هاي تلگرامي اخذ شده است):
1.  (درباره يك از برنامه هاي علمي تلويزيون) «واقعا برنامه بی خود، مسخره، بی فایده  و بی ارزشی است . بیشتر شبیه توهینه تا برنامه». شخص ديگري در پاسخ گفته است: « البته برنامه ... هم معایبی دارد، اما باز سطح آن بسیار متفاوت است با چنین برنامه های مبتذلی.»
2. « فیلسوفان بیش از دو هزار سال تاکید کرده بودند که نخستین وظیفه آنان بنیان نهادن معرفتی است که قطعی و موثق به حساب آید، اما کی‌یرکه‌گور به شدت با این نظر مخالف بود»
3. بازیگری که ظاهرا کار وکالت هم می‌کند در صفحه اینستاگرام خود مدعي شده شبكه ماهواره اي «فارسی وان» با شکایت او  بسته شده است. او هیچگونه سندی براي اين ادعاي خود (كه ممكن است درست هم باشد) ارائه نکرده است.
4. جملاتي كه به نقل از افرادي چون دكتر حسابي، دكتر شريعتي، كورش، و حسين پناهي به فراواني در شبكه ها دست به دست مي شود بدون اين كه سند معتبري برايش ذكر شود.

 چرا ساده لوحی در فضای مجازی خطرناکتر از فضای حقیقی است؟ چون در اين فضا فريب خوردن يك انسان ساده لوح مي تواند براي صدها (وبلكه هزاران نفر) مشكل درست كند. بعلاوه كه ديگر امكان جبران خطا هم نيست.  

 نشانه های افراد ساده لوح در فضاي مجازي:
1. اصل را بر صادق بودن دیگران می گذارند (حتی کسانی را که نمیشناسد).
2. اصل را بر درست بودن سخن دیگران می گذارند.
3. اصل را بر مستند بودن سخن ديگران مي گذارند. («حتما طرف يه چيزي مي دونه كه اينو گفته»)
4. با «قلب»شان فكر مي كند تا «عقل»شان. فكر مي كنند واقعيت همان چيزي است كه آنها «دوست دارند باشد». مثلا اگر مطلبي به نفع خودشان يا هموندان فكري، سياسي، سليقه اي، مذهبي، فاميلي يا كاري شان يا به ضرر مخالفانشان باشد بدون سند و مدرك آن را درست مي پندارند (چون در واقع دوست دارند كه درست باشد).
5. به معیارهایی چون مطابقت با واقع و يا سازگاري با حکم عقل و شرع توجه چنداني ندارند.
6. بدون هیچ تاملی درباره یک محتوا و بدون بررسی تبعات احتمالی آن، اقدام به انتشار مطالب دیگران (فوروارد)‌می کنند.

برخي  پیامدهای ساده لوحی:
ممكن است بسياري از مطالب و ادعاها و اخباري كه بدون ذكر سند در شبكه هاي اجتماعي منتشر مي شود واقعا راست باشد ولي مشكل اينجاست كه وقتي چنين رويه اي باب شد، به آساني راه براي دروغ گويان، دغل بازان و فريب كاران باز مي شود كه اين وضعيت پيامدهاي منفي و زيان باري دارد. موارد زير از آن جمله است:
1. ترويج رذايل اخلاقي در فضاي مجازي و حقيقي. رذايلي چون دروغ، تهمت، شايعه سازي،‌ بردن آبروي افراد،‌ گسترش خرافات و تضعيف عقلانيت، حتي به خطر افتادن امنيت كشور.
2. شریک شدن در گناهان و خطاهاي اخلاقي دیگران، به خاطر انتشار مطالب آنها
3. افزايش بي اعتمادي در جامعه و سست شدن شالوده همبستگي اجتماعي و اخلاقي جامعه. چرا كه شخص پس از چندين بار آشكار شدن دروغ بودن ادعاها يا اخبار منتشر شده در اين فضا، كم كم به همه افراد بدبين مي شود.
4. جرات پيدا كردن افراد فريبكار و حقه باز براي تداوم وگسترش کار های غیر اخلاقی خود
5. تمسخر و تحقیر فرهنگ و دین و مذهب و ملیت

توجه داشته باشيم: ساده لوحان فضاي مجازي نه تنها «ابزار»  نقض اخلاق در اين فضا هستند بلكه جزو  «قربانيان» آن هم هستند.

بررسي اخلاقي عكس هاي پروفايل در شبكه هاي اجتماعي

 ما و اين بچه زرنگ هاي شبكه هاي اجتماعي : بررسي اخلاقي عكس هاي پروفايل در شبكه هاي اجتماعي

«سه ماه قبل حوصله‌ام سر رفته بود. تصمیم گرفتم گشتی در فیس‌بوک بزنم. یک درخواست دوستی داشتم. پسری بیست و سه ساله، که خود را مهندس عمران و مدیر یک شرکت ساختمانی معرفی کرده بود. گالری‌اش پر از عکس با ماشین‌های مدل بالا بود. من به ماشین‌های خارجی خیلی علاقه دارم و دیدن این عکس وسوسه‌ام کرد که درخواست دوستی‌اش را قبول کنم. ... متوجه شدم او هم عاشق خودروهای مدل بالاست و خودروهایی که با آن عکس گرفته متعلق به خودش بوده است. ... مهرداد مدعی شد قصد خواستگاری دارد و می‌خواهد من و مادرش را با هم آشنا کند. او من را به خانه‌شان در شمال تهران دعوت کرد. وقتی وارد خانه شدم، شوکه شده و صحنه‌ای که می‌دیدم غیرقابل باور بود. مهرداد با عکس‌هایش خیلی فرق داشت. تازه آنجا بود که فهمیدم در دام مرد کلاهبرداری گرفتار شده‌ام. هیچ راه فراری نداشتم. او در برابر التماس‌هایم می‌خندید. آتش خشم تمام وجودم را فراگرفته بود. به طرف او حمله‌ور شدم و وقتی به خود آمدم، مهرداد غرق در خون، مقابل بالکن روی زمین افتاده بود...» (سايت فراديد، 11 دی 1395)

😎      يكي از امكاناتي كه در فضاي مجازي، به ويژه در شبكه هاي اجتماعي، وجود دارد و امروزه بسيار مورد توجه كاربران اين شبكه ها قرار گرفته امكان گذاشتن تصاوير مورد علاقه خود به عنوان عكس «پروفايل» است. گرچه ممكن است اين موضوع در ابتدا ساده و حتي نوعي سرگرمي به نظر بيايد ولي با اندكي دقت و با توجه به تجربه هاي گوناگون مشخص مي شود كه همين تصاوير كاربردهاي اخلاقي مثبت و منفي فراوان دارد و ممكن است به آبروريزي و حتي مرگ شخص منتهي شود. بنابراين بايد در قرار دادن تصاوير پروفايل دقت فراوان كرد.

😎      علت توجه به عكس هاي پروفايل: حس كنجكاوي و تمايل كاربران به شناخت ديگران در فضاي مجازي موجب مي شود كه عكس هاي پروفايل مورد توجه قرار گيرد؛ به ويژه در مورد افرادي كه اسم و مشخصات خاصي از خود را در معرض ديد ديگران قرار نمي دهند.

😎      علت اهميت اين تصاوير:
1. از طريق عكس هاي موجود در پروفايل «تا اندازه اي» (نه كاملا) مي توان به روحيات شخص، باورهاي او، علايق و سرگرمي هايش، وضعيت شغلي، موقعيت اجتماعي، ديدگاه هاي سياسي و ديني، وضعيت فيزيكي و بدني، وضعيت خانوادگي، شرايط روحي و عاطفي و اطلاعات فراوني ديگري دست يافت؛ حتي اگر كاربر عكس هاي شخصي خود را هم در پروفايل قرار «نداده» باشد.
2. نكته مهم: تصاويري كه در پروفايل تان قرار مي دهيد ديگر اختيارش براي هميشه از دست شما خارج شده است چرا كه در كمتر از چند ثانيه مي تواند در گوشي و كامپيوتر هزاران انسان ضبط شود ، حتي اگر شما آنها را از پروفايلتان حذف كنيد.

😎      برخي كاربردهاي مثبت عكس هاي پروفايل:
1. مشاركت در كارهاي اخلاقي و فعاليت هاي اجتماعي مثبت از قبيل تبليغ براي حفظ محيط زيست و كمك به بيماران خاص
2.  معرفي شخصيت هاي ديني و ملي و علمي
3.  افزايش آگاهي مخاطبان از طريق ارائه مطالب مفيد مذهبي، علمي، فرهنگي، و اطلاعات عمومي مفيد.

😎      بعضي از  پيامدهاي  غيراخلاقي مربوط به تصاوير:
افراد بي اخلاق با توجه به اطلاعاتي كه از طريق تصاوير پروفايل شما به دست آورده اند مي توانند براي تان «نقش بازي كنند» و از اين طريق موجب گرفتاري شما شوند. برخي از اين مشكلات عبارت است از:
1. نقض حريم خصوصي
2.  فريب خوردن و افتادن در دام روابط ناسالم
3. تهديد و اخاذي با سوءاستفاده از تصاوير و اطلاعات به دست آمده از پروفايل
4. تمسخر، استهزا و ريختن آبروي افراد با شيوه هايي چون دست بردن در تصاوير
5. سوءظن افراد خانواده به يكديگر و به خطر افتادن بنيان خانواده

👈👈 همين الان سري به عكس هاي پروفايل تان بزنيد. از خودتان بپرسيد: «اين تصاوير چه اندازه بيانگر شخصيت واقعي من است؟ آيا مي تواند به من آسيب برساند؟ آيا من اصول اخلاقي را در قرار دادن اين تصاوير مراعات كرده ام» بعد هم نوشته ابتداي اين مقاله را بخوانيد. چقدر احتمال دارد كه قرباني بعدي بي احتياطي در شبكه هاي اجتماعي شما يا يكي از اطرافيان تان باشيد؟
حسينعلي رحمتي
16 دي 1395

خطري بزرگتر از «گورخوابي»



انتشار يك گزارش درباره افراد بي بضاعتي كه براي در امان ماندن از سرما در قبرهاي پيش ساخته زندگي مي كنند، به مدد شبكه هاي اجتماعي موجب شد كه برخي از مردم ومسوولان نسبت به آن عكس العمل نشان داده و در پي چاره برآيند. اين كار هرچند لازم و ضروري است ولي در كنار آن بايد كار مهم ديگري هم انجام شود و آن هم بررسي عوامل و زمينه هايي است كه موجب «ايجاد» و «گسترش» معضلاتي چون گورخوابي مي شود. «يكي» از اين عوامل كه به حوزه اخلاق مربوط مي شود چيزي است كه نگارنده آن را «كرختي اخلاقي» مي نامد. اين خطر هم مسوولان هم شهروندان را تهديد مي كند و اگر براي آن چاره اي انديشيده نشود اين گونه معضلات كاهش پيدا نخواهد كرد.

⭕️    1. تعريف:
 كرختي اخلاقي، كه با «ضعف اخلاقي» (moral weakness) و «بي تفاوتي اخلاقي» (moral disengagement) در ارتباط است، حالتي است كه در انسان به مرور پديد مي آيد و فرد به جايي مي رسد كه نسبت به درد و رنج ديگران كاملا بي تفاوت مي شود؛ شبيه بدن انسان كه در سرماي زياد حس خود را از دست مي دهد و ديگر نسبت به محرك هاي بيروني عكس العمل نشان نمي دهد. طبيعتا اين مسئله فقط در مواجهه با گورخوابي نيست بلكه درباره ديگر مشكلات جامعه (از قبيل اعتياد، تضييع حقوق، روابط ناسالم اخلاقي و مانند آن) نيز صادق است.
⭕️    2. پيامدها:
كرختي اخلاقي مانع انجام «فعل اخلاقي» مي شود و اين امر فقط به قربانيان معضلات جامعه آسيب نمي رساند، بلكه از يك سو به ضرر خود فاعل اخلاقي است، چون اولا وظيفه خود را انجام نداده است، ثانيا مشكلاتي كه در جامعه پيش مي آيد به طور مستقيم يا غيرمستقيم به او هم آسيب وارد مي كند. از سوي ديگر به ضرر جامعه است و گسترش مشكلات اجتماعي و اخلاقي كم كم موجب معضلات اقتصادي، فرهنگي، عاطفي و حتي سياسي و امنيتي مي شود و طبيعتا به كليت جامعه نيز ضرر مي زند.
⭕️    3. نشانه هاي كرختي اخلاقي:
هر يك از ما چنانچه از درد و رنج ديگران بي خبر باشيم يا اگر خبردار شويم هيچ تاثر روحي و (از همه مهم تر)‌ تلاش عملي انجام ندهيم و اخبار درد و رنج ديگران براي ما تفاوتي با اخبار ورزشي و تغيير آب و هوا نداشته باشد بدانيم كه دچار كرختي اخلاقي شده ايم.
⭕️    4. عوامل و زمينه ها:
تمركز بيش از اندازه بر «خودم و خانواده ام» و «ديگر» محسوب كردن ديگران و اعتقاد به اين كه «به من چه؟» به مرور زمان آدمي را به كرختي اخلاقي مبتلا مي كند.
⭕️    5. درمان:
چند راه به نظر مي رسد: اولا احساس مسووليت در قبال مشكلات انسان هاي ديگر، ثانيا تقويت حس شفقت و نوع دوستي نسبت به ديگران، ثالثا «عزم و اراده» بر مبارزه با بي تفاوتي و انجام «اقدامات عملي» در اين زمينه. امام علي(ع) در نامه به عثمان بن حنيف،‌ كارگزار خود در بصره، راه رهايي از كرختي اخلاقي را نشان مي دهد. مضمون حرف امام اين است كه من هم مي توانم دربرابر سختي و درد ديگران بگويم «به من چه؟» و فقط به فكر خودم باشم ولي نمي گذارم كه «هواى نفسم بر من غلبه كند، و حرصم مرا به انتخاب غذاهاى لذيذ وادار نمايد در حالى كه شايد در حجاز يا يمامه كسى زندگى كند كه براى او اميدى به يك قرص نان نيست، و سيرى شكم را به ياد نداشته باشد؛ يا آنكه شب را با شكم سير صبح كنم در حالى كه در اطرافم شكمهاى گرسنه، و جگرهايى سوزان باشد»(نهج البلاغه، نامه 45، ترجمه انصاريان).
⭕️    6. وظايف مسوولان:
مديران جامعه بيش از شهروندان بايد مواظب كرختي اخلاقي باشند. آنان بايد با برنامه ريزي و برداشتن گام هاي عملي بلند مدت و كوتاه مدت موجب كاهش رنج افراد جامعه شوند.
⭕️    7. وظايف شهروندان:
 هر يك از ما شهروندان هم اخلاقا موظفيم در قبال معضلات و رنج هاي ديگر انسان هاي جامعه حساسيت داشته باشيم و در حد وسع وتوانمان براي كاهش آنها اقدامات عملي داشته باشيم. و همواره بررسي كنيم كه مبادا وجدان اخلاقي مان دچار گورخوابي شده باشد و از آن بي خبر باشيم.
حسينعلي رحمتي
8 دي 1395

باز نشر در سايت دين آنلاين

 

«اندكي انديشه» در تلگرام

 

 

 

 

 

ايده هاي خوب اخلاقي را به ابتذال نكشيد لطفا

                                                                  براي دسترسي به مطالب بيشتر و جديدتر در

كانال تلگرامي اندكي انديشه عضو شويد. كليك كنيد:

 

⬅️       1. قديمي ها وقتي مي خواستند  دشواري ايام بارداري را به فرزندانشان نشان دهند و آنها را قدردان مادرانشان تربيت  كنند مي گفتند اگر مي تواني براي چند روز يك وزنه چندكيلويي را به شكمت ببند تا بفهمي مادرت چه سختي هايي كشيده است.  امروزه اين ايده، يعني قرار دادن شخص در «موقعيت مشابه» ديگران، ابزاري شده است براي جلب توجه افراد و اطلاع رساني درباره يك موضوع مشخص، مثلا بيماري «اسکلروز جانبی آمیوتروفیک» (ALS) كه موجب آسيب عصب هاي مغز  نخاع مي شود، يا جلب مشاركت مالي و غيرمالي براي يك كار خير. بهره گيري از فضاي مجازي،  و به خصوص شبكه هاي اجتماعي، نيز موجب شده كه اين گونه فعاليت ها به نتايج بهتر و سريعتري برسد. پويش (كمپين) معروف به «چالش سطل يخ» (ice bucket challenge) يا اخيرا «چالش مانكن» (Mannequin Challenge) نمونه هايي از اين گونه فعاليت ها هستند.

⬅️       2. چنين ايده هايي تا وقتي در جهت انجام فعاليت هاي خيرخواهانه و انسان دوستانه باشد نه تنها كاري اخلاقي محسوب مي شود كه تبليغ و مشاركت و همراهي با آنها هم (از باب تعاونوا علي البر و التقوي) كاري نيك و اخلاقي به شمار مي آيد. اما مثل هر فعاليت اخلاقي و اجتماعي ديگر، خود اين گونه تلاش ها هم با چالش هايي مواجه است كه يكي از آنها سرگرم شدن به ظاهر موضوع و حواشي آن و فراموش كردن هدف اصلي است. متاسفانه در كشور ما (و احيانا در ديگر كشورها) برخي افراد عادي (و حتي چهره هاي شناخته شده) از اين پويش ها صرفا به حركت هايي چون ريختن آب به روي همديگر يا ايستادن بي حركت و فيلم گرفتن از آن و انتشار در شبكه هاي اجتماعي اكتفا مي كنند بدون اين كه درباره اهداف آنها  به مردم آگاهي بدهند يا در اين زمينه ها كمك مالي بكنند.چنين كاري موجب مبتذل و لوث شدن يك كار اخلاقي مي شود. به همين خاطر است كه مي بينيم گاهي صدها ويديو از شركت افراد معروف و غيرمعروف كشورمان در اين پويش و چالش ها منتشر مي شود بدون اين كه حتي يك خبر از ميزان كمك مالي آنها منتشر شود.

⬅️       3. مبتذل كردن يك ايده ارزشمند و پايين آوردن آن در حد يك شوخي و سرگرمي تصويري، كاري غيراخلاقي است چرا كه پيامدهاي ناگواري دارد، مثلا موجب كاهش مشاركت جدي افراد در اين گونه فعاليت ها و مانع رساندن خير به ديگران مي شود. اگر كساني اين گونه تلاش ها را وسيله اي براي كسب شهرت يا ثروت يا خيرخواه جلوه دادن خود كنند (بدون اين كه واقعا كمكي به اهداف پويش كننند) كار آنان نه فضيلت بلكه رذيلت اخلاقي محسوب مي شود، چرا كه نوعي استفاده ابزاري (و در واقع سوءاستفاده) از نيت خير ديگران به شمار مي آيد. به اين گونه افراد از قول باباطاهر بايد نصيحت كنيم كه:
تو که نوشم نیی نیشم چرایی      تو که یارم نیی پیشم چرایی
تو که مرهم نیی ریش دلم را        نمک پاش دل ریشم چرایی.

⬅️       4. عوامل گوناگوني را مي توان  براي  رفتارهاي فوق بر شمرد كه يكي از آنها عادت برخي از ما به «راحت طلبي اخلاقي»و انجام «فعاليت هاي اخلاقي بي هزينه» است. اين امر وقتي با شوخ طبعي ايراني و امكانات فراهم شده توسط فضاي مجازي جمع شود، نتيجه همين مي شود كه در بالا گفته شد.

⬅️       5. به هر حال اميدواريم همه ما به عنوان «عامل هاي اخلاقي» اگر در كار خيري مشاركت نمي كنيم دست كم كار خوب ديگران را نيز خراب نكنيم. و از آن بالاتر اميداوريم از اين به بعد نه تنها در كارهايي كه سمت و سوي اخلاقي و خيرخواهانه و كمك به پيشرفت علم و دانش و كاهش درد و رنج ديگران دارد، مشاركت «عملي» داشته باشيم بلكه خود ابتكار عمل را به دست گرفته و با توجه به نيازهاي جامعه خودمان و متناسب با فرهنگ ديني و ملي كشورمان اقدام به تشكيل كمپين هاي ملي و بين المللي كرده و اخلاقي بودن خود را عملا به ديگران نشان دهيم.