در عصر شبكه هاي اجتماعي، با يك گل هم بهار مي شود

گاهي فكر مي كنيم اخلاقي بودن خودمان يا تشويق ديگران به اخلاق نيازمند كلاس و درس و بحث و صرف هزينه و تبليغات عجيب و غريب است. در حالي كه اين گونه نيست و گاه با يك ابتكار و خلاقيت و يك رفتار به ظاهر كوچك مي توان نتايج اخلاقي بزرگ گرفت. كافي است كمي خودمان بخواهيم كه اخلاقي باشيم و از خودمان شروع كنيم. با كارهاي به ظاهر كوچك.

تجربه نشان داده با كاشتن يك گل هم بوستان اخلاق شكوفا و بهاري مي شود. به خصوص امروزه كه فضاي مجازي،‌ و به ويژه شبكه هاي اجتماعي، يكي از بهترين ابزارها براي رسيدن به اين مقصود است. از اين به بعد هر چند وقت يك بار نمونه اي از اين گل هاي اخلاقي را به شما معرفي خواهم كرد. اين اولين نمونه اش:

(عكس ها برگرفته از اينترنت و شبكه هاي اجتماعي است)

فقط خواهر ما خواهر ماست؟!: آسيب شناسي اخلاقي تحقير زنان در شبكه هاي اجتماعي

 

طرح مسئله: «اينجا خانواده نشسته». از گذشته تا به حال در خانواده ها معمولا زنان و دختران از چنانچه حرمتي برخوردار بوده اند كه در حضور آنان از گفتن سخنان غيراخلاقي (حتي به صورت شوخي) پرهيز مي شده و اگر كسي قصد چنين كاري را داشته با گفتن اين كه «اينجا خانواده نشسته» به او هشدار مي داده اند كه اين حريم را پاس دارد. اما امروزه شكل گيري فضاي مجازي،‌و به طور خاص شبكه هاي اجتماعي، موجب شده كه برخي افراد گمان كنند در اين فضا «اصول اخلاقي» و «حرمت بانوان» هم مجازي است و از حقيقت تهي شده است و مي توان به آساني آن را نقض كرد. يكي از معضلات جدي اخلاقي در شبكه هاي اجتماعي، محتواي ركيك و غيراخلاقي است كه در قالب شوخي و جدي و به صورت نوشته، صوت، فيلم يا عكس درباره زنان و دختران منتشر مي شود. در اين گونه محتواها  معمولا زنان موجوداتي ساده و نادان، زودباور و غيرمنطقي، داراي عقده هاي جنسي، فريبكار، كم جنبه و بي ظرفيت، بد دهن، خودشيفته،‌ و تشنه ارتباط با جنس مخالف نشان داده مي شوند. اگر حجم اين مطالب و مخاطبان آن اندك بود مي شد به مصداق «الباطل يموت بترك ذكره» (سخن باطل با ناديده گرفتنش از بين مي رود) آنها را ناديده گرفت، ولي واقعيت اين است كه هرچند تعداد اين كانال ها و گروه هايي كه در اين زمينه فعاليت مي كنند در مجموع نسبت به كل شبكه هاي مجازي از نظر تعداد اندك است ولي هم حجم توليد و توزيع اين گونه محتواهاي غيراخلاقي، هم مخاطبان آنها، هم پيامدهايي كه دارد به اندازه اي است كه نمي توان آنها را ناديده گرفت. البته بيان محتواي غيراخلاقي مختص دختران نيست و درباره پسران هم وجود دارد كه بايستي در نوشته اي جداگانه بررسي شود.

بررسي نگرش غيراخلاقي به زنان سوالهايي از اين درست را فراروي ما قرار مي دهد: چرا چنين كاري انجام مي شود؟ چه كساني مرتكب آن مي شوند؟ براي درمان اين وضعيت چه بايد كرد؟ كساني كه به توليد يا انتشار مطالب غيراخلاقي شوخي و جدي و متني و تصويري درباره زنان و دختران در شبكه هاي اجتماعي اقدام مي كنند آيا خودشان راضي مي شوند كه چنين مطالبي درباره همسر، خواهر يا مادرشان در تيراژ وسيع منتشر شود؟ اين نگاه غيرخواهرانه چه تبعاتي دارد؟

پيامدهاي تحقير و تمسخر زنان: وقتي هر روز در تيراژ صدها و بلكه ميليون ها بار شوخي هاي ركيك و مطالب تحقيركننده درباره زنان و دختران كشورمان در فضاي مجازي منتشر شد و اقشار مختلف جامعه از زن و مرد و كوچك و بزرگ به آن عادت كردند چه اتفاقي مي افتد؟ موارد زير برخي از اين پيامدها است:

1. عميق تر شدن شكاف هاي جنسيتي در جامعه. از آنجا كه زنان معمولا توليد محتواي تحقيرآميز را كار مردان مي دانند، همچنين از آنجا كه اين محتوا شامل مطالب توهين آميز است اين وضعيت موجب توهين و تحقير متقابل، و در نتيجه ايجاد بدبيني بين زنان و مردان مي شود كه خود مشكلات ديگري را به دنبال دارد.

2.  تربيت مادران شرمگين. دختراني كه امروزه از رهگذر گسترش شبكه هاي اجتماعي آماج انواع توهين ها و بي احترامي هايي قرار مي گيرند كه زن و زنانگي آنان را نشانه رفته است به مرور زمان.....  (بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

«پليس فدا» و اخلاق در شبكه هاي اجتماعي

1. چرا پليس فدا؟:‌ ايده اي كه در اين مقاله ارائه مي شود برگرفته از يك تجربه واقعي است كه اميد است طرح آن براي ديگران هم مفيد باشد. امروزه چه بخواهيم چه نخواهيم شبكه هاي اجتماعي مبتني بر فضاي مجازي جزيي از زندگي واقعي همه ما شده است و ساكنان اين شبكه ها هر لحظه رو به افزايش است. عوامل مختلفي از قبيل جذابيت، تنوع، سرگرمي، آموزش، ارتباطات وسيع و گسترده، در دسترس بودن،‌ ساده و آسان بودن و فراهم شدن تجربه فضاهاي جديد موجب اقبال روزافزون به اين شبكه ها شده است. ترديدي در اين نيست كه اين شبكه ها مزايا و منافع فراواني دارند ولي در كنار آن البته به طور مستقيم و غيرمستقيم مشكلات اخلاقي و تربيتي زيادي را نيز موجب مي شوند كه هيچ عقل سليم و انسان دلسوزي نمي تواند نسبت به آن بي تفاوت باشد. سوالي كه پيش مي آيد اين است: «براي جلوگيري از ناهنجاري هاي اخلاقي در اين شبكه ها،‌ ‌و به عبارت ديگر براي اخلاقي تر شدن فضاي اين شبكه ها چه بايد كرد؟».  چه كنيم  كه ابزاري كه مي تواند در ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي ما تاثيرات مثبتي از خود به جا بگذارد موجب شعله ور شدن آتش بي اخلاقي در زندگي ما و اطرافيان مان نشود؟ در پاسخ به اين سوال مي توان راهكارهاي گوناگوني را مطرح  كرد كه راه اندازي «پليس فدا» توسط خود اعضاي شبكه ها يكي از آنها است. در مقاله حاضر نكاتي درباره اين موضوع بيان خواهد شد. 

2. تعريف پليس فدا: اين عنوان برداشتي طنازانه از «پليس فتا» است كه براي اهالي فضاي مجازي نامي آشناست. از چند سال قبل در كشورمان بخشي از نيروي انتظامي عهده دار مقابله با قانون شكني ها و سوءاستفاده از فضاي مجازي و از جمله شبكه هاي اجتماعي شد كه نام آن «پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات» و به طور مختصر «پليس فتا» است.  براي آگاهي از وظايف و فعاليت هاي اين پليس مي توان به سايت اينترنتي اش مراجعه كرد. طبيعتا اين پليس كار خود را انجام مي دهد ولي مقاله حاضر در صدد بيان اين نكته است كه «اگر هر يك از ما كار نظارت بر گفتار و رفتار خود و ديگر شهروندان شبكه هاي اجتماعي را بر عهده بگيريم نياز چنداني به دخالت پليس فتا نخواهد بود». مدتي پيش اين كار در يكي از گروه هاي شبكه هاي اجتماعي انجام شد و براي اين كه حالت دوستانه و مهربانانه اي داشته باشد آن را «پليس فدا»‌ ناميديم؛ يعني پليسي كه خود را دوست و فدايي ديگران مي داند و آنان را به مراعات اخلاق و پرهيز از رذايل اخلاقي در فضاي مجازي تشويق و ترغيب مي كند. اين كار چون از روي صداقت و دوستي و احترام انجام شد از سوي اعضاي گروه هم مورد استقبال قرار گرفت و ظاهرا تاثيرات خوبي هم داشت.

3. وظايف پليس فدا: ايده ال آن است كه هر عضو شبكه هاي اجتماعي خود را يك پليس فدا بداند ولي اگر در هر گروه حتي چند نفر محدود هم عهده دار اين وظيفه شوند باز هم مي توانند بر روي اصلاح رفتار ديگران تاثيرگذار باشند. عضويت در اين پليس هيچ هزينه و امكاناتي نمي خواهد، و هر كس كه نسبت به مراعات اخلاق در شبكه ها احساس مسووليت كند و هم خود به اصول اخلاقي عمل كند هم ديگران را به اين كار تشويق كند در واقع عضو پليس «فدا» شده است.  مهم ترين وظايف هر عضو پليس فدا از اين قرار است:

1. مقيد بودن خود فرد به مراعات اخلاق هنگام ارائه محتواي متني، ‌صوتي و تصويري و هر گونه فعاليت ديگر در شبكه هاي اجتماعي

 2. بي تفاوت نبودن نسبت به فعاليت هاي درست و نادرست ديگر اعضاي شبكه.

 3. ترغيب ديگران به مراعات اخلاق

  4. تشويق كارهاي خوب و رفتارهاي اخلاقي اعضاي شبكه

5. دادن آگاهي هاي لازم به ديگران درباره پيامدهاي نقض اخلاق در شبكه ها (مثلا پيامدهاي شوخي هاي نا به جا، ارائه اطلاعات خصوصي، ايجاد روابط نامناسب، انتشار تصاوير نامناسب، لينك به سايت ها و گروه هاي غيراخلاقي و مواردي از اين قبيل)

 6. دادن آموزش هاي پيشگيرانه به ديگر اعضاي شبكه براي ممانعت از افتادن آنها در دام انسان هاي اخلاق ستيز (مثلا چگونگي حفظ امنيت اطلاعات شخصي در شبكه، آموزش كودكان و نوجوانان براي پرهيز از افتادن به دام روابط غيراخلاقي، پرهيز از عضويت و ملحق شدن (join) به گروه هاي ناشناخته يا گروه هاي حاوي محتواي جنسي، پرهيز از انتشار مطالب شوخي و جدي يا تصاويري كه حاوي محتواي مستهجن است).

7. استفاده از روش هاي خلاقانه همراه با ذوق و سليقه و‌ حتي المقدور متناسب با فضاي مجازي. مثلا مي توان عبارت «ا. پ. ف.» (اخطار پليس فدا !) كه لحني مطايبه آميز دارد را در قالب يك استايكر طراحي و در موارد لازم به عنوان علامت اخطار از آن استفاده كرد.

8. بهره گيري از ادبيات و لحن مناسب و مودبانه و همراه با احترام،‌ و تا جايي كه ممكن است با استفاده از الفاظ صميمانه و ترجيحا با طنز و شوخي.

9. هشدار و تذكر دوستانه در قبال كارهاي نادرست ديگران (اين كار بهتر است تا حد ممكن به صورت خصوصي به خود فرد گفته شود و در صورت لزوم به صورت عمومي مطرح شود)

10. در نظر گرفته اقدامات تنبيهي براي كساني كه به هشدارهاي اخلاقي توجه نمي كنند؛ مثلا بلاك كردن يا حذف آنها از گروه ها.

4. مزاياي پليس فدا: تجربه نشان داده در فضاي مجازي و به ويژه در شبكه هاي اجتماعي استفاده از ادبيات دوستانه، خودماني و غيررسمي و از موضع برابر (نه بالاتر دانستن خود نسبت به ديگران) تاثير بيشتري دارد و معمولا موجب رنجش افراد يا لجاجت و پافشاري آنان بر كار غيراخلاقي نمي شود. (البته اين امر در مورد كساني صادق است كه گهگاه مرتكب نقض اخلاق مي شوند ولي كساني كه با قصد قبلي، به صورت برنامه ريزي شده و هدفمند و به طور مداوم به دنبال توليد و انتشار محتوا و ديگر فعاليت هاي غيراخلاقي در شبكه ها هستند و حتي از اين راه كسب درآمد يا ابراز قدرت مي كنند ممكن است چندان تحت تاثير لحن شوخي يا جدي «پليس فدا» قرار نگيرند و در اين موارد «پليس فتا» تاثير بيشتري دارد).

فايده ديگر فعاليت پليس فدا اين است كه از يك طرف هزينه «غيراخلاقي عمل كردن» در شبكه ها را افزايش مي دهد (چرا كه هر عضو شبكه مي داند فعاليت هاي او از سوي ديگران رصد مي شود و در صورت نقض اخلاق، از سوي ديگر اعضا مورد تذكر و بازخواست قرار مي گيرد و حتي ممكن است از گروه اخراج شود) و از سوي ديگر با ممانعت از افتادن افراد در دام انسان هاي اخلاق ستيز (به مصداق اين سخن كه «پيشگيري بهتر و كم هزينه تر از درمان است»)‌ موجب سود و منافع فراوان براي همه شهروندان فضاي مجازي و حقيقي مي شود.

مزيت ديگر پليس فدا آن است كه امكان فيلتر شدن شبكه هاي مجازي را كاهش مي دهد و موجب تداوم استفاده از اين شبكه ها مي شود.

5. پليس فدا در ادبيات ديني: در منابع اسلامي دستورات و آموزه هاي اخلاقي فراواني هست كه مي توان آنها را به عنوان پشتوانه ديني فعاليت پليس فدا دانست. برخي از اين دستورات از اين قرار است:

 1. يكديگر را به كارهاي نيك سفارش و از كارهاي بد بازداريد. «وَلْتَکنْ مِنْکمْ أُمَّةٌ یدْعُون إِلی الْخَیرِ وَیأَمُرونَ بْالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ المُنْکرِ وَأُوْلَئِک هُمْ الْمُفلِحُونَ»؛ بايد گروهی از شما باشند که به سوی نیکی دعوت کنند، و امر به معروف و نهی از منکر نمایند. و آنان هستند که رستگارند.»(سوره آل عمران / آيه 104).

2. پيش از اين كه ديگران به حساب شما برسند خودتان به محاسبه رفتار خويش بپردازيد. قال النبي(ص): «حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا و زِنُواها قبلَ اَنْ تُوزَنُوا و تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الاَکْبَر؛ خویشتن را محاسبه کنید قبل از آنکه به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آنکه شما را وزن کنند و آماده شوید براى عرضه بزرگ (روز قیامت)»(بحارالانوار)

3. همه افراد جامعه نسبت به يكديگر مسووليت دارند. «کلکم راع وکلکم مسؤول عن رعیته»؛‌ همه شما سرپرست هستيد و همه تان نسبت به كساني كه تحت سرپرستي شما هستند مسوول هستيد. (منيه المريد)

4. نسبت به ديگران بي تفاوت نباشيد. خداوند در وصف پيامبر(ص) مي فرمايد: «لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَريصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنينَ رَءوفٌ رَحيمٌ؛ به یقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!» (سوره توبه/ آيه 128). در اين ايه در واقع به سه ويژگي اشاره شده كه مي تواند الگوي همه اعضاي پليس فدا باشد: 1. از جنس مردم بودن 2. بي تفاوت نبودن نسبت به مشكلات ديگران 3. سعي در راهنمايي ديگران 4. مهربان و دلسوز بودن.

6. و پرسش پاياني: از عضويت شما در پليس فدا چه مدت مي گذرد؟

كليك نكنيد، اين يك بمب است! سخني با منتشركنندگان محتواي غيراخلاقي در شبكه هاي اجتماعي

 

1. مدعاي اين مقاله آن است كه هرگونه تلاش براي توليد محتواي غيراخلاقي و انتشار آن در شبكه هاي اجتماعي در مجموع به ضرر همه افراد جامعه،‌ و از جمله كساني است كه به اين كار مبادرت مي ورزند. گويي اينان مصداق سخن سعدي شيرين سخن هستند كه :

یکی بر سر شاخ، بن می‌برید

خداوند بستان نگه کرد و دید

بگفتا گر این مرد بد می‌کند

نه با من که با نفس خود می‌کند.

2. مخاطبان اصلي اين نوشته پيش از هر كس ديگر، توليدكنندگان و توزيع كنندگان نوشته ها، عكس ها و فيلم هاي غيراخلاقي در فضاي مجازي و به ويژه در شبكه هاي اجتماعي، و به طور خاص مديران كانال ها و گروهاي غيراخلاقي هستند، و در مرحله بعد همه كساني كه به نوعي اقدام به انتشار اين مطالب مي كنند.

3.  رويكرد اين مقاله هر چند اخلاقي است ولي بر اساس محاسبه «هزينه – فايده» و «سود و منفعت» به موضوع مي پردازد، نه مثلا از منظر ديني؛ چرا كه كساني كه به توليد يا توزيع محتواي غيراخلاقي مي پردازند اگر واقعا تقيد ديني داشته باشند دست به چنين اقداماتي نمي زنند؛ چون مي دانند كه از نظر ديني چنين كاري ممنوع است.

4. مقصود از محتواي غيراخلاقي، هرگونه نوشته، عكس، فيلم، يا صوتي است كه بيانگر موضوعات غيراخلاقي، از جمله مسائل جنسي و شهواني يا تحقير و تمسخر ديگران، به ويژه زنان و دختران يا اقوام و اصناف جامعه باشد، خواه مطالب به صورت جدي مطرح شده باشد يا در قالب شوخي و جوك و طنز.

5. چرا انتشار محتواي غيراخلاقي به صورت مداوم (توسط مديران كانال ها و شبكه ها) يا حتي به صورت موردي (توسط خود كاربران)به ضرر همه و از جمله خود عاملان اين كار است و در مجموع ضررش بيش از منفعت است؟ به اين دليل ساده (كه از شدت سادگي گاهي مورد غفلت واقع مي شود) كه افراد جامعه مثل سرنشينان يك كشتي هستند كه آسيب رساندن هر يك از آنها به كشتي به غرق شدن همه افراد منجر مي شود. انتشار مطالب غيراخلاقي و عادت دادن ديگران به استفاده از اين مطالب، به مرور زمان همچون موريانه اي پايه هاي شخصيت فرد را فرو مي ريزد و با گسترش دادن رذايل اخلاقي به همه حوزه هاي زندگي فردي و اجتماعي وي موجب تربيت انسان هاي غيراخلاقي مي شود. انساني كه تقيد اخلاقي نداشته باشد از انجام هر كار ناپسندي چه در فضاي مجازي چه در زندگي حقيقي پروا نمي كند. همه كساني كه مطالب غيراخلاقي را در فضاي مجازي منتشر مي كنند در واقع بمب بي اخلاقي را به بدن كاربران مي بندند و هر جا كه اين بمب منفجر شد شعله آتشش به جان زندگي حتي همان كساني مي افتد كه اين آتش را به پا كرده اند. چرا كه توليدكنندگان يا منتشر كنندگان محتواي غيراخلاقي به هر حال هم در فضاي مجازي حضور دارند هم در فضاي حقيقي و از اين رو مجبورند با ديگران در ارتباط باشند تا بتوانند زندگي كنند. حال اگر اين «ديگران» انسان هايي بي اخلاق باشند طبيعتا در مواجهه با همگان شخصيت غيراخلاقي خود را بروز مي دهند، و كساني كه به تربيت چنين انسان هايي كمك كرده اند هم از جمله اين «همگان»‌ هستند. جواني كه معتاد محتواي جنسي و شهواني شبكه ها شده است، پسري كه به خاطر مراجعه هر روزه به مطالب توهين آميز درباره زنان، نگاهش به زن تحقيرآميز شده است، نوجواني كه بدون رسيدن به سن مناسب به عريان ترين مسائل جنسي دست پيدا كرده است، زن يا شوهري  كه به خاطر اعتياد به مطالب غيراخلاقي با همسر خود دچار مشكل شده است، دختر يا پسري كه به خاطر مراجعه مستمر به كانال هاي غيراخلاقي به دام روابط بي ضابطه و مخرب افتاده است، كارمندي كه به خاطر مراجعه به اين شبكه ها در محيط كار خود به مشكل دچار شده است، دانش آموز يا دانشجويي كه بخش عمده اي از وقت خود را در اين فضا مي گذراند و دچار ضعف علمي شده است، و موارد فراوان ديگري از اين قبيل در مجموع يك نتيجه را به بار مي آورند: سوراخ شدن كشتي آرامش و امنيت همه جانبه و «تشكيل جامعه اي بي اخلاق».  

6. ممكن است گفته شود برخي توليد و توزيع كنندگان محتواي غيراخلاقي اصلا در داخل كشور نيستند تا بخواهند از اين موضوع متضرر شوند. پاسخ اين است كه هرچند امروزه به خاطر گسترش اينترنت در سراسر جهان اين امكان فراهم شده كه هر كس از هر گوشه دنيا به توليد و توزيع محتوا در فضاي مجازي بپردازد و بر روي ديگران تاثير بگذارد و حضور فيزيكي در اين باره لازم نيست، ولي اتفاقا همين امر نشان مي دهد كه براي سود بردن يا آسيب ديدن هم ديگر حضور فيزيكي ضرورتي ندارد. درست است كه شهروندي كه دچار ضعف اخلاقي مي شود در وهله اول به هموطنان خود خسارت هاي اخلاقي، عاطفي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي وارد مي كند، ولي اولا بخشي از اين هموطنان خانواده و بستگان همان كساني هستند كه آتش بي اخلاقي را شعله ور كرده اند و حتي اگر خودشان در كشور حضور نداشته باشند به طور غيرمستقيم اين شعله دامنگيرشان مي شود، ثانيا انسان هاي بي اخلاق ميتوانند با استفاده از روش هايي چون هك كردن و فريب دادن حتي به كساني  كه داخل كشور نيستند نيز ضرر بزنند. شاهد سخن اين كه در دنياي امروز آنچنان خوب و بد رفتار انسان ها به هم مرتبط شده است كه مي بينيم وقتي در يك كشور مثلا عمليات تروريستي انجام مي شود بلافاصله در همه جهان بازخورد پيدا مي كند و تاثيرات گوناگون خود را نشان مي دهد. 

7. يكي ديگر از پيامدهاي انتشار محتواي غيراخلاقي در شبكه هاي اجتماعي آن است كه موجب فيلتر شدن شبكه ها مي شود. با توجه به كاركردهاي بسيار مثبت و منافع فراواني كه اين شبكه ها دارند، هرگونه رفتاري كه موجب محروميت جامعه از اين منافع شود در واقع وارد كردن نوعي ضرر و زيان به همه افراد است. بهتر است مديران كانال ها و شبكه هاي غيراخلاقي و ديگر كساني كه كم يا زياد به اين كار اقدام مي كنند اندكي وجدان اخلاقي خود را قاضي كنند كه آيا كسب شهرت و حتي كسب درآمد از راه انتشار اين مطالب، در مجموع ارزش آن را دارد كه جامعه اي كه خود آنها هم عضوي از آن هستند، از منافع اين شبكه ها محروم شود. جالب است كه وقتي سايت يا شبكه اي فيلتر مي شود ما معمولا عالم و آدم را مقصر مي دانيم ولي از خود نمي پرسيم كه خودمان در اين زمينه چه اندازه مقصريم. در اين موارد بهتر است بيش از ديگران خود را عامل فيلترينگ بدانيم و خود را سرزنش كنيم كه «چون نيك نظر كرد پر خويش در آن ديد / گفتا ز كه ناليم  كه از ماست كه برماست».  

8. آنچه گفته شد به معناي مخالفت با استفاده از شبكه هاي اجتماعي براي انتشار محتواي سرگرم كننده و نشاط آفرين نيست؛ بلكه به اين معناست كه ما به عنوان يك «انسان» براي انتشار هر مطلبي در فضاي مجازي و به ويژه در شبكه هاي اجتماعي بايد به انسان بودن خود وفادار باشيم و يكي از لوازم اين كار «احساس  مسووليت» در قبال سرنوشت خود و ديگران است.

9. براي اين مقاله عناوين ديگري هم به نظرم رسيد كه گمان مي كنم گوياي مقصود بود. عناويني چون «انتحار اخلاقي»، «موريانه در رايانه» و «شاخ نشينانِ بُن بُر!». به هر حال عنوان مهم نيست؛ اميدوارم اصل مطلب به خوبي بيان شده باشد.

10. و نكته آخر اين كه: اين بار پيش از اين كه براي ارسال يك عكس، فيلم يا نوشته غيراخلاقي دكمه send، share ‌ يا forward را بزنيم بهتر است فقط لحظه اي با خود فكر كنيم: مبادا اين دكمه بمبي را منفجر كند كه من و اطرافيانم را نيز به کشتن دهد. لطفا قبل از فشار دادن دكمه،‌ فاصله خود را با دايره انفجار و شعاع آتش بسنجيد.

نگاه جزيره اي به اخلاق: به بهانه يك كمپين جديد

  1. چند سال قبل همزمان با توزيع يك سريال در شبكه نمايش خانگي حركت خوبي در حمايت از احترام به حقوق توليدكنندگان اين سريال و پرهيز از دانلود يا خريد غيرقانوني آن در جامعه شكل گرفت، اما پس از مدتي بدعهدي توليدكنندگان و ناتمام ماندن آن همچون قهوه تلخي در كام اخلاق جامعه ريخته شد و مدافعان اين حركت ارزشمند را به نوعي از كار اخلاقي خود پشيمان كرد. مدتي بعد سريال ديگري در اين شبكه توزيع شد كه آن هم كم و بيش به سرنوشتي مشابه دچار شد. در موردي ديگر فروشندگان يك سريال اعلام كردند اگر در خريد اينترنتي لينك دانلود را دريافت نكرديد مبلغي كه پرداخت كرده ايد به شما عودت داده مي شود. نشان به آن نشان كه نه لينكي دريافت شد نه مبلغ بازگردانده شد. در اين چند مورد و برخي موارد ديگر هيچيك از كساني كه خريداران را به مراعات حقوق ديگران دعوت مي كردند در صدد جبران ضررهاي مادي و معنوي آنان برنيامدند و كار كساني چون نگارنده، كه از جمله اين خريداران محترم! بود، را در تشويق ديگران به مراعات اخلاق با سختي فراوان مواجه كرد. اين گونه رفتارها موجب شكل گيري موضوعي شد كه آن را مي توان «نگاه جزيره اي به اخلاق» ناميد و در اين مقاله به طور مختصر تبيين مي شود. 
  2. اخيرا كمپيني در فضاي مجازي راه اندازي شده است كه شعار آن «حمایت از شبکه نمایش خانگی در فضای مجازی» و هدفش ترويج مراعات حق مالكيت سازندگان فيلم هايي است كه در شبكه نمايش خانگي توزيع مي شود. ظاهرا دانلود غير قانوني و بي رويه يكي از سريال هايي كه در اين شبكه توزيع مي شود موجب راه اندازي اين كمپين شده است، هرچند خود اين سريال دست كم تا اين لحظه كم فروشي نكرده و حقوق مخاطبان را مراعات كرده است. به هر حال، اين ماجرا بهانه اي براي طرح موضوع «نگاه جزيره اي به اخلاق» شد.
  3. مراعات اصول اخلاقي در فضاي مجازي هم مثل فضاي حقيقي يك امر ضروري است كه بي توجهي به آن گاه ضررها و آسيب هايي بيشتر از فضاي حقيقي را به دنبال دارد. يكي از اين اصول اخلاقي «محترم شمردن حقوق ديگران» است كه «حق مالكيت مادي و معنوي» از جمله آنهاست. زير پا گذاشتن اين حق و ضرر زدن به ديگران از نظر حقوقي قابل پيگرد و از نظر اخلاقي كاري بسيار نادرست و مستحق سرزنش است. در اين مقاله كاري به جنبه حقوقي آن ندارم و سعي مي كنم بيشتر از منظر اخلاقي به آن نگاه كنم.
  4. قطعا افراد و موسساتي كه به توليد و توزيع هرگونه اثر ادبي و هنري، از جمله سريال هاي توزيع شده در شبكه نمايش خانگي، اقدام مي كنند براي اين كار سرمايه فكري، انساني و مادي زيادي را هزينه مي كنند و نسبت به اثر توليد شده و منافع آن مالكيت پيدا مي كنند. از اين رو هرگونه استفاده از اين توليدات بدون اجازه و رضايت آنها نوعي سرقت يا تصرف در اموال ديگران محسوب مي شود كه كاري است غيراخلاقي. از سوي ديگر هرگونه تلاش براي تشويق و ترغيب ديگران به مراعات اخلاق در اين زمينه، مثلا با راه اندازي كمپين يا توزيع پوستر، نيز خود في نفسه كاري اخلاقي محسوب مي شود و از اين رو قابل تقدير و ستايش است. در ادبيات ديني و اخلاقي ما نيز همواره تاكيد شده است كه انسان نه تنها خود بايد خود عامل به اخلاق باشد بلكه بايد ديگران را به كارهاي خير تشويق (= امر به معروف)‌ و از كارهاي نادرست نهي كند(= نهي از منكر).
  5. آنچه گفته شد بيشتر ناظر به مراعات اخلاق از سوي شهروندان فضاي حقيقي و مجازي بود كه «مصرف كنندگان» كالاهاي فكري و فرهنگي ديگران هستند. اما اين ماجرا يك وجه ديگر هم دارد كه متوجه «توليد كنندگان» آثاري چون سريال هاي شبكه نمايش خانگي است. در اين جا منظور توليدكننده به معناي عام آن است كه كساني چون سرمايه گذار، نويسنده، كارگردان، و بازيگران را در بر مي گيرد. هر يك از اينها به سهم خود در قبال مخاطبان خود از نظر اخلاقي وظايفي بر عهده دارند كه اگر مراعات نكردند نبايد انتظار داشته باشند كه طرف مقابل هم حقوق آنها را محترم بشمارد(به قول سعدي، «ببري مال مسلمان و چون مالت ببرند / بانگ و فرياد برآري كه مسلماني نيست»). توليدكننده اي كه تهيه يك سريال را نصفه نيمه رها مي كند، نويسنده اي كه يك متن ضعيف مي نويسد، كارگرداني كه توان يا تمايل به انجام دقيق وظيفه خود ندارد، بازيگري كه تجربه و مهارت خود را براي ارائه يك بازي خوب به كار نمي گيرد، هركدام در واقع مرتكب همان كاري شده اند كه خريداران را از آن نهي مي كنند؛ يعني «نقض اخلاق».
  6. نهادهاي موجود در جامعه جزيره هاي جدا از هم نيستند كه بتوان بين آنها تبعيض قائل شد و انتظار داشت كه برخي (مثلا خريداران سريال ها) اخلاق را مراعات كنند ولي ديگران (مثلا توليدكنندگان سريال ها) به آن بي توجه باشند. مراعات اخلاق در جامعه يك اصل «تبعيض بردار» نيست. نهادهاي جامعه بيشتر شبيه دواير مرتبط هستند كه مراعات يا عدم مراعات اخلاق در هر بخش از آنها در  بخش هاي ديگر هم تاثير مي گذارد.  
  7. ممكن است گفته شود بي توجهي برخي توليد كنندگان به وظايف اخلاقي خود (مثلا توزيع ناقص يك سريال)‌ نبايد موجب نقض اخلاق از سوي خريداران (با كارهايي چون دانلود بدون اجازه فيلم ها) شود. اين سخن درست و قابل دفاع است ولي از اين نكته نبايد غافل شد كه انسان ها، به ويژه وقتي كه پاي جلب منفعت و دفع ضرر در ميان باشد،‌ براي اخلاقي عمل كردن لزوما بر اساس «استدلال هاي اخلاقي» كه از نظر شكل و محتوا بي ايراد باشد تصميم گيري نمي كنند، بلكه عوامل ديگري چون محاسبه سود و زيان مادي، احساس بي حرمتي و توهين به خود، احساس سودجويي و فرصت طلبي طرف مقابل و مواردي از اين قبيل را نيز در نظر مي گيرند و سپس به انجام يا ترك كاري اقدام مي كنند. براي فهم بهتر مطلب به اين موارد كه عده اي از شهروندان به عنوان دليل دانلود يا خريد غير قانوني سريال هاي شبكه نمايش خانگي مطرح كرده اند توجه كنيد: «شبکه خانگی به مخاطبانش احترام نگذاشت»، «چرا ما مردم باید هزینه کم‌کاری‌های تلویزیون را بدهیم؟»، «نمی‌شود همیشه از مردم انتظار حمایت داشت»، «(توليدكنندگاني كه به وعده هاي خود عمل نكردند) به خودشان زحمت عذرخواهی هم نمی‌دهند»، و «قرض‌ گرفتن سریال‌ها از لحاظ قانونی و شرعی مشکلی ندارد» (سايت انتخاب، 24 دي 1394، مطلب شماره 247270). برخي از اين سخنان بيشتر«توجيه»‌ است تا «دليل»، ولي به هر حال همين توجيهات مبناي عمل آنها (دانلود يا خريد و فروش غيرقانوني يك اثر) ‌است و اين كارشان اثر وضعي خود (متضرر شدن توليد كننده) را در پي دارد.   
  8. گرچه اخلاقي شدن جامعه، ايده آل همه است ولي بهتر است هر يك از ما، بسته به جايگاه، موقعيت و مسووليت و وظيفه مان، حركت براي اخلاقي شدن را از خودمان شروع كنيم تا مبادا از كساني باشيم كه مورد عتاب قرآن قرار گرفته اند كه :«أَتَأْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکمْ؛ آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خودتان را فراموش می کنید؟»(سوره بقره، آيه 44).
  9. حتي اگر توليدكنندگان سريال ها به اصول اخلاق حرفه اي خود وفادار باشند (كه در موارد فراواني هم هستند) اين امكان هست كه برخي از مصرف كنندگان و مخاطبان به طور غيراخلاقي و غيرقانوني اقدام به تهيه اين آثار كنند، ولي تقيد اخلاقي و احترام به حقوق مصرف كننده، قطعا در اخلاقي تر عمل كردن او نيز تاثير دارد و موارد نقض حقوق توليدكننده را كاهش مي دهد.
  10.  آنچه درباره نگرش جزيره اي و نگرش دايره اي به اخلاق گفته شد مختص سريال ها نيست و در موارد ديگر، چه در فضاي حقيقي و چه در فضاي مجازي، نيز قابل طرح است.

از «فاوا» تا «اخفا»؛ گامي كه به ضرورت بايد پيمود


  1. فناوري ها و ابزارهاي اطلاع رساني و ارتباطي (= فاوا) آنچنان زندگي انسان امروز را در چنبره خود گرفته كه تصور حيات آدمي در عصر حاضر بدون بهره گيري از آنها اگر نه غيرممكن، كه در غايت دشواري است. در هم تنيدگي انسان و تكنيك كه تا چند دهه قبل خود را در قالب استفاده از ماشين هاي نسبتا ساده نشان مي داد امروزه در قالب «صفر و يك»هاي ديجيتتالي تجسم يافته است و كار را به جايي رسانده كه بايستي در تعريف سنتي انسان به عنوان «حيوان ناطق» تجديد نظر كرد و او را «حيوان ديجيتال» ناميد.
  2. ورود فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات، به ويژه اينترنت، در زندگي  انسان امروز امري ساده و آسان نيست، آن گونه كه ممكن است برخي گمان كنند، بلكه ابعاد و زواياي پيدا و پنهان فراواني دارد كه بايستي مورد توجه قرار گيرد. استفاده از اين فناوري ها گر چه آدميان را وارد دنياي موسوم به «فضاي مجازي» مي كند اما زيست – جهان اين فضا تاثيراتي گاه مهم تر از فضاي حقيقي بر زندگي انسان دارد. از آنجا كه اين فضا و آن فناوري ها در کنار مزایا و منافع فراوان، ظرفیت آن را دارد که مورد سوءاستفاده اخلاقی قرار گرفته و بر اخلاقیات فرد و جامعه تأثیری جدی بجای بگذارد، از نخستين روزگاران توليد و توسعه آنها يكي از دغدغه ها و دلمشغولي‌هاي انديشمندان اخلاق‌انديش و اخلاق‌پژوه، بررسي و تحليل اين فناوري ها از منظر اخلاقي بوده است. مقصود اصلي اين متفكران آن بوده كه اولا ابعاد، زوايا وموضوعات اخلاقي كه مستقيم يا غيرمستقيم با فضاي مجازي در ارتباط هستند را بازشناسند و ثانيا فضايل و رذايل اخلاقي مرتبط با اين فضا را مشخص كنند و در نهايت براي كاهش رذايل ديجيتال و افزايش تقيد و تعهد اخلاقي همه مرتبطان با فاوا چاره انديشي نمايند.
  3. مجموعه تاملات و انديشه ورزي هاي اخلاقي درباب فناوري اطلاعات و ارتباطات (= فاوا)  موجب شكل گيري شاخه اي از اخلاق كاربردي شده كه با عنوان «اخلاق فناوري اطلاعات و ارتباطات» (= اخفا) Information Technology Ethics شناخته مي شود. نگارش صدها كتاب و مقاله، راه اندازي گروه هاي تخصصي و رشته‌هاي  تحصيلي و برگزاري نشست هاي علمي فراوان در اين زمينه، خروجي هاي علمي و پژوهشي اخلاق‌انديشي درباب فاوا بوده است(براي نمونه بنگريد به مجموعه 4150 صفحه اي Information Security and Ethics، زيرنظر حميد نعمتي، و Encyclopedia of Information Ethics and Security، ويراسته مارين كويگلي، هر دو منتشر شده در سال 2008). نخستين گام ها براي عطف توجه از «فاوا» به سمت «اخفا» در كشورهايي كه پيشگام توليد و توسعه فاوا بوده اند از حدود هفتاد و پنج سال قبل برداشته شد تا به جايگاه امروزين خود رسيد.
  4. در کشور ما فاصله زیادی میان گسترش استفاده از فناوری اطلاعات و پژوهش در اخلاقیات متناسب با آن وجود دارد. با وجود گذشت دو دهه از فراگیری اینترنت و سایر فناوریهای ارتباطی، توجه به این حوزه پژوهشی چندان سابقه نداشته است و عرصه آموزش، ترجمه و تألیف صرفاً در پنج سال گذشته شاهد فعالیتهایی در این زمینه بوده است، و البته به رغم تلاش هاي دلسوزانه و سعي مشكور فعالان اين عرصه، هنوز موضوعات و مباحث اخلاقي فراواني درباره ابعاد، زوايا و پيامدهاي هر يك از فناوري ها و نرم افزارها و سخت افزارهاي مربوط به فاوا وجود دارد كه در ديدرس مدرسان و محققان فناوري، اخلاق و فضاي مجازي قرار نگرفته است. اين در حالي است كه هر روز ابزارها و برنامه هاي جديدي در عرصه اطلاعات و ارتباطات مبتني بر وب توليد و عرضه مي شود و در مدتي كوتاه در جامعه ما مورد اقبال و استفاده گسترده قرار مي گيرد،‌ بدون اين كه درباره محاسن و معايب اخلاقي و تربيتي آنها كار علمي شايسته و در خوري انجام شود.  
  5. برگزاري نشست هاي علمي تخصصي درباب اخلاق و فلسفه اخلاق، يكي از راه هاي هم انديشي اهل فن است كه موجب برجسته سازي موضوعات اخلاقي و زمينه سازي براي فعاليت هاي پژوهشي درباب اخلاق مي شود. همايش ملي «فلسفه اخلاق» نيز در اين راستا شكل گرفته است. براي نيل به اهداف اين همايش، شوراي علمي همايش مقرر كرد چندين نشست علمي نيز پيش از همايش اصلي برگزار شود. موضوع يكي از اين نشست ها عبارت است از «اخلاق در فضاي مجازي». به بهانه اين نشست، ويژه نامه حاضر تهيه و به محضر علاقه مندان تقديم مي شود كه اميد است مفيد واقع شود. در اين مجال لازم است از همه همكاران،‌ به ويژه طلاب و دانشجوياني كه در تهيه اين ويژه نامه همكاري داشته اند صميمانه تشكر و قدرداني گردد. اميد كه اين گونه تلاش‌ها در نهايت به رشد و ارتقاي اخلاق در فضاي حقيقي و مجازي جامعه ما منتهي گردد.  انشاءالله.   

 (منتشر شده در ويژه نامه نشست علمي «اخلاق در فضاي مجازي»، آذر 1394)

نقش آموزش و آگاهي بخشي در اخلاقي شدن فضاي مجازي(فايل صوتي)

 

فايل صوتي بحث «نقش آموزش و آگاهي بخشي در اخلاقي شدن فضاي مجازي » را از اينجا ميتوانيد دانلود كنيد.

اين بحث در نشست علمي «اخلاق در فضاي مجازي» با حضور آقايان دكتر حميد شهرياري و حسينعلي رحمتي و دبير علمي آقاي دكتر امير غنوي ارائه شد. (فايل فوق فقط مطالبي است كه توسط بنده ارائه شده است)

عناوين بحث:

درباره اخلاقي شدن فضاي مجازي

چرا بايد آموزش داد؟

چه كساني بايد آموزش ببينند؟

چه كساني مي توانند آموزش دهند؟

چه چيزهايي را بايد آموزش داد؟

با چه شيوه ها و روش هايي بايد آموزش داد؟

نشست علمي اخلاق در فضاي مجازي

 

 نشست علمي «اخلاق در فضاي مجازي» با حضور آقايان

دكتر حميد شهرياري و حسينعلي رحمتي   

دبير نشست: آقاي دكتر امير غنوي

زمان: پنجشبه 26 آذرماه 1394 ساعت 9-12

مكان: قم. چهار راه شهدا، ابتداي خيابان معلم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي

 

عضويت در گروه هاي تلگرام كلاسها

دوستان سلام

براي مباحثه و گفت و گو درباره مباحث كلاسها، و پاسخ به سوالهاي مربوط به درس ها، دوستان لازم است عضو گروه تلگرامي هر درس شوند. از اين رو كساني كه هنوز عضو نشده اند نام و شماره تلفن همراه خود را از طريق بخش نظرات ذيل همين پيام يا به صورت حضوري به بنده اعلام كنند.

براي هر يك از درسهاي اخفا (=اخلاق فناوري اطلاعات)، تاريخ فلسفه اخلاق در غرب، علم اخلاق در اسلام، و روش تحقيق گروه هاي جداگانه اي درست شده است.

با آرزوي موفقيت