فايل صوتي دومين جلسه «اخلاق فناوري اطلاعات»

 فايل صوتي نخستين جلسه «اخلاق فناوري اطلاعات»، ايراد شده در انجمن اخلاق اسلامي حوزه را مي توانيد از اينجا دانلود كنيد.
حجم: حدود 5 مگ // زمان: 23 دقيقه

-تعريف اخلاق فناوري اطلاعات

-در حوزه اخفا چه سنخ پژوهشهايي امكان پذير است؟ 

- آيا فناوري اطلاعات اخلاقيات جديدي به وجود آورده است؟

فايل صوتي نخستين جلسه «اخلاق فناوري اطلاعات»

 فايل صوتي نخستين جلسه «اخلاق فناوري اطلاعات»، ايراد شده در انجمن اخلاق اسلامي حوزه.
حجم: حدود 6 مگ // زمان: 25 دقيقه

فايل را از اينجا دانلود كنيد.

مباحث:

- درهم تنيدگي فاوا (ICT) با زندگي انسان امروز

- چرايي شكل گيري اخفا (اخلاق فناوري اطلاعات)

- جايگاه اخفا در جغرافياي مباحث اخلاقي

- نكات لازم براي بررسي اخلاقي فاوا



ويديوهاي «بررسي اخلاقي شبكه هاي اجتماعي»

مجموعه ويديوهاي مربوط به «بررسي اخلاقي شبكه هاي اجتماعي» را در سايت آپارات به آدرس هاي زير ميتوانيد مشاهده كنيد. مدت زمان هر برنامه حدود 15 دقيقه است.

قسمت اول : چرا باید شبكه های اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد؟

قسمت دوم: آیا شبكه های اجتماعی می تواند موضوع بررسی های اخلاقی قرار گیرد؟

قسمت سوم: شرایط دفاع اخلاقی از شبكه های اجتماعی چیست؟

قسمت چهارم: برای بررسی اخلاقی شبكه های اجتماعی چه فرایندی را باید طی كرد؟

قسمت پنجم: علل گرایش روزافزون به شبكه های اجتماعی چیست؟

قسمت ششم: چگونه از شبكه های اجتماعی برای رشد اخلاقی جامعه استفاده كنیم؟

قسمت هفتم: در شبكه های اجتماعی چه نوع ناهنجاری های اخلاقی امكان وقوع دارد؟

معلمی: بایدها و نبایدهای یک عاشقی پر مسوولیت (بخش چهارم و پاياني  گفت و گو)


🔴  معلمان در برقراری ارتباط موثر با دانش آموزان با چه مشکلات و چالش‌هايي مواجه‌اند؟
در پاسخ به سوال پيشين گفته شد كه هرگونه بي دقتي و بي احتياطي در ارتباط بيرون از مدرسه بين معلم و دانش آموز نه تنها مي تواند نقض غرض شود كه گاه ممكن است باعث خدشه دار شدن حيثيت معلم و تحميل هزينه هاي مادي ومعنوي فراوان براي او و چه بسا از دست دادن شغلش شود. برخي از مشكلاتي كه بر سر اين ارتباط وجود دارد را مي توان به اين صورت خلاصه وار بيان كرد:
👈 1. سوء استفاده دانش آموزان: ممكن است دانش آموز به هردليلي (مثلا عدم كسب نمره مناسب از معلم يا ناراحتي از او به خاطر برخوردش در كلاس) از معلم كينه به دل بگيرد و در صدد انتقام جويي از وي برآيد. يكي از محمل هايي كه براي اين انتقام گيري هست ايجاد ايجاد ارتباط در بيرون مدرسه است. البته اين امر مي تواندبه صورت هاي مختلف وبهانه هاي گوناگون باشد. دعوت معلم به يك قهوه خانه و بعد انتشار عكس هاي آن در فضاي مجازي يكي از نمونه هاي قابل ذكر است.
👈 2. بي اطلاعي مدرسه: عدم آگاهي مدرسه مي تواند يك چالش باشد كه به مشكلات ديگر منتهي مي شود. فرض بگيريد كه والدين از معلمي به مدرسه شكايت مي برند كه چرا معلم برنامه كاري خود با دانش آموزان را به بيرون از كلاس و مدرسه كشانده است. در اين صورت مدرسه اي كه در جريان نيست چگونه ميتواند ازمعلم خود دفاع كند.
👈 3. ايجاد خطرات جاني ومالي: ممكن است در برخي از برنامه هاي بيرون از مدرسه، مثلا كوهنوردي، اتفاقي براي دانش آموز يا معلم بيافتد. اين موارد اگر بدون اطلاع قبلي مدرسه و والدين باشد مشكلات فراواني را براي معلم، دانش آموز و مدرسه فراهم مي كند.
👈 4. متهم كردن معلم يا سوءاستفاده از وي: ممكن است خانواده اي معلم را براي تدريس يا مشاوره فرزندشان به خانه دعوت كنند. اگر خانواده اي سلامت اخلاقي لازم رانداشته باشند يا خانواده اي داراي شرايط خاص باشند (مثلا زن يا شوهر به خاطر طلاق به تنهايي زندگي ميكنند) ممكن است به شيوه هاي گوناگون براي معلم مشكل ساز شوند. و حتي با گرفتن نقطه ضعف يا خطايي از او از وي اخاذي كرده و يا درخواست هاي ديگري داشته باشند. گاهي هم البته ممكن است واقعا هيچ قصد بدي در ميان نيست ولي رفتن يك معلم به خانه اي كه داراي شرايط خاص هستند موجب تهمت ديگران به معلم شود و به هر حال هزينه هاي مادي و معنوي غيرلازمي را بر وي تحميل كند.
باتوجه به موارد فوق است كه مجددا تاكيد مي شود هرگونه ارتباط معلم با دانش آموز بيرون از محيط كلاس ومدرسه اولا بايد با احتياط كامل و بررسي هاي همه جانبه باشد ثانيا با اطلاع مديران مدرسه و والدين دانش آموزان و ثالثا در حد لازم باشد.


🔴  شما براي حل مسائل تربیتی دانش آموزان چه پيشنهادهايي دارید؟
معلمي فقط ياد دادن و تعليم نيست بلكه مهم از آن، تربيت و پرورش دادن هم هست و اين دو را نميتوان و نبايد از هم جدا كرد. به همين خاطر است كه معلم همواره بايد به نقش تربيتي خود توجه داشته باشد و آن را به عنوان يك مسووليت بزرگ و الاهي در نظر بگيرد. خود بنده آنچه از نكات و رفتارهاي تربيتي معلمان و ديگر اساتيدم (كه خدايشان خير دهاد و رحمت شان كند) به ياد مانده از درس ها و مطالب آموزشي كه برايم گفته اند به ياد نمانده است. بنابر آنچه كه از آموزه هاي ديني و از سيره و سنت ائمه(ع) و تجربه هايي كه از اساتيد خود به دست آورده ام:
👈 سعي مي كنم فراگيران را همچون فرزندان و دوستان صميمي خودم بدانم و اولا در حد توان با گفتار و كردار خود نكات تربيتي را به دانش آموزان بياموزم. مثلا اجازه نمي دهم سر كلاس يا بيرون از آن دانش آموز يا دانشجويي درباره ديگر معلمان بدگويي كند، يا سعي مي كنم اگر خطايي از او سر زد به گونه اي به او تذكر دهم كه اگر تاثير مثبتي ندارد تاثير منفي هم نداشته باشد و او را در موضع لجاجت نياندازد.
👈 كار ديگري كه انجام مي دهم دلسوزي خود را نسبت به او در عمل نشان مي دهم. مثلا اگر به مشكل علمي برخورده بود يانياز به يك منبع علمي داشت يا اگر مطلبي را نوشته بود و نياز به مشورت يا نقد آن داشت در حد فرصتي كه دارم به اوكمك كنم. خوشبختانه امروزه با شكل گيري ابزارهاي ارتباطي مثل اينترنت و شبكه هاي اجتماعي بسياري از اين كارها امكان پذير شده است.
پايان

معلمی: بایدها و نبایدهای یک عاشقی پر مسوولیت (بخش سوم گفت و گو)



⭕️وظیفه و نقش(بایدها و نبایدها) يك معلم شایسته در ارتباط با عوامل اجرایی مدرسه چیست؟


💠  «معلم شايسته» خود را يك جزيره جدا يا تافته جدابافته در نظام آموزشي نمي داند  و در عين حال به ديگر اجزا و اركان اين نظام (از جمله عوامل اجرايي) نيز توجه دارد. بنابراين يك معلم درباره عوامل اجرايي مدرسه بايد به اين اصول توجه داشته باشد:

👈   1. نگاه كل نگرانه به مدرسه: به همان معنايي كه گفته شد، يعني توجه به ديگر اركان وعوامل موثر در كار تدريس و نظام آموزشي.
👈   2. برخورد محترمانه: يك معلم شايسته توجه داردكه اگر او ميتواند فرايند تدريس خود را به نتيجه برساند و با مشكلات كمتري مواجه باشد به خاطر تلاش هايي است كه كسان ديگري چون عوامل اجرايي مدرسه انجام مي دهند. از اين رو اخلاقا موظف است كه با آنان برخوردي از سر احترام داشته باشد و مواظب باشد كه دچار كبر و غرور نشود و به خاطراجرايي بودن كار ديگران نگاهي از بالا به پايين و طلبكارانه به آنها داشته باشد.
👈   3. كمك به همكاران: معلم بايد اگر برايش مقدور است در حد توان و به گونه اي درست و به شيوه اي كه عزت نفس ديگران مخدوش نشود اگري احيانا كسي از همكاران اجرايي اشت نيازي داشت از نظر فكري و مشاوره اي يا علمي و مالي كمك كند.


⭕️ مهمترين چالش‌ها و مسائل معلمان در ارتباط با عوامل اجرایی مدرسه چيست؟
👈   1. وارد شدن به حريم خصوصي آنها: ممكن است يك معلم گاهي حتي باقصد خير وارد مسائل شخصي ديگران شود كه اين كار طبيعتا مشكل ساز مي شود.
👈   2. ايجاد بدبيني بين همكاران: سخن چيني ياعدم رازداري يا تعريف هاي بي جا و بدگويي هاي بي جا از سوي يك معلم ميتواندبين عوامل اجرايي و حتي ديگر همكاران مدرسه اختلاف و كينه و عداوت ايجادكند و محيط آموزشي را به تشنج بكشد.
👈   3. توقعات نا به جا: در نظام آموزشي هر يك از عوامل اجرايي وظايف قانوني مشخصي دارند. از اين رو يك معلم نبايد از آنان انتظاري بيشتر از اين داشته باشد. توقعات نا به جا علاوه بر آن كه عزت و احترام معلم را نزد ديگران از بين مي برد مي تواند موجب ايجاد فضاي بدبيني، گلايه و تشنج آفرين در محيط كار شود كه اين امر قطعا به فرايند تدريس ضربه مي زند.


⭕️وظیفه و نقش(بایدها و نبایدها) يك معلم شایسته در ارتباط موثر با دانش آموزان در خارج از کلاس درس و مدرسه چیست؟
اين درست است كه بيشترين زمان ارتباط دانش آموز با معلم در فضاي مدرسه و كلاس درس است ولي معلمان بايد توجه داشته باشند كه دانش آموز يك ماشين كامپيوتري نيست كه براي او برنامه اي را طراحي كرده باشند و به طور اتوماتيك بتوان او را با سواد و از آن مهم تر تربيت كرد. نقطه ثقل آموزش و پرورش، «انسان» است آن هم انساني كه در مهم ترين وحساس ترين بازه زماني عمر خودش قرار دارد. تربيت انسان هم وابسته به عوامل و شرايط محيطي است.
 ازاين رو معلم بايد :
👈   اولا  به شرايط بيرون از كلاس درس دانش آموزان هم توجه داشته باشد
👈   ثانيا «تا جايي كه مقدور است»‌و «به گونه اي درست و شايسته» و «با مراعات جوانب مختلف ورعايت احتياط» در بيرون ازكلاس درس و مدرسه هم با دانش آموزان ارتباط داشته باشد. آوردن اين قيدها نشان دهنده آن است كه اگر اين ارتباط بدون توجه به آن شرايط باشد نه تنها تاثير مثبت نمي گذاردكه مي تواند مشكل آفرين هم باشد.
ارتباط بيروني اگر با توجه به موارد بالا باشد قطعا مي تواند مفيد وموثر باشد لكن نكته مهم اين است كه اگر قرار است ارتباطي هم بين معلم و دانش آموزان در بيرون از محيط مدرسه شكل بگيرد تاكيد جدي مي شود كه اين كار با هماهنگي مدرسه و آگاهي مديران مدرسه و آگاهي والدين دانش آموز باشد.


معلمی: بایدها و نبایدهای یک عاشقی پر مسوولیت (2)

 

 

💠مهمترين چالش‌ها و مسائل معلمان در ارتباط با «اولیاء دانش آموزان» چيست؟

1⃣بي توجهي معلم:
 گاهي ممكن است اصلا معلم به خانواده و اولياي دانش آموز به عنوان يكي از عوامل موثر در يادگيري دانش آموز توجه نداشته باشد. طبيعي است كه در چنين حالتي نمي توان انتظار داشت كه پيوند خانه ومدرسه به درستي برقرار شود.

2⃣   ناآگاهي اوليا نسبت به اهميت و لزوم ارتباط با مدرسه:
متاسفانه شيوه آموزشي و تبليغي مناسبي براي اولياي دانش آموزان جهت آشنايي آنها با مسووليت هاي خود درباره آموزش فرزندانشان وجود ندارد. از اين رو بسياري از خانواده ها اصولا اطلاعات لازم را در اين زمينه ندارد. طبيعي است كه در چنين صورتي نبايد انتظار داشت كه با مدرسه وبا معلمان همكاري كنند.

3⃣بي توجهي اوليا به مسووليت هاي خود در قبال دانش آموزان و نظام آموزشي:
 گاهي والدين نسبت به مسووليت خود «آگاهي» دارند ولي در اين راستا قدمي بر نمي دارند. اين امر مي تواند به دلايلي چون مشغوليت هاي شغلي و اقتصادي آنان باشد، مي‌تواند هم ناشي از مشكلات داخلي خانواده (مانند اختلاف همسران با يكديگر، طلاق و جدايي آنان، اختلاف آنان با فرزندان و مواردي از اين قبيل) باشد.

4⃣بدبيني اولياي دانش آموزان به مدرسه و نظام آموزشي:
در بسياري از  موارد ديده شده كه هرگاه مدرسه از اوليا دعوت مي كند كه براي تبادل نظر درباره مدرسه يا دانش آموز به مدرسه بيايند آنها از اين كارخودداري مي كنند و سعي مي كنند بابهانه جويي يا حتي توسل به دروغ ازاين كار اجتناب كنند. يكي از دلايل  اين كار بدبيني است كه به مدرسه دارند. مثلا گمان مي كنند دعوت از آنان بهانه اي براي دريافت وجه است يا ممكن است كارهايي بر عهده شان گذاشته شود كه امكان يا توان انجام آن را نداشته باشند. اين بدبيني گاهي ريشه در امور واقعي دارد (مثلا مدرسه به همين بهانه از آنها وجهي دريافت كرده است) و گاهي هم در امور توهمي. مثلا مديران مدرسه يا معلمان واقعا قصد دارند به دانش آموز كمك كنند يا امور مهمي كه مربوط به اوست را در اختيار پدر و مادرش بگذارند ولي اوليا به توهم اين كه اين امر بهانه است از آن اجتناب مي كنند. به هر حال بر مديران نظام آموزشي ومعلمان است كه براي ايجاد تفاهم و اعتماد متقابل بين خانه و مدرسه تلاش كنند و از هر كاري كه به اين فرايند لطمه مي زند خودداري كنند.

5⃣ عدم همكاري دانش آموزان:
دانش آموزان هم يكي از مهم ترين اركان فرايند آموزش و فرايندارتباط اوليا با مربيان باشند. به همين خاطر اگر همكاري مطلوبي در اين زمينه نداشته باشند ارتباط اوليا با مدرسه مي تواند با مشكل مواجه شود. دانش آموز ممكن است نقش خود به عنوان رابط خانه ومدرسه را به خوبي ايفا نكند، اخبار لازم را به خانواده منتقل نكند يا اصولا اخبار نادرست به خانه ببرد (مثلا به والدين بگويد كه دعوت آنها به مدرسه براي دريافت هزينه هاي مدرسه است).

6⃣ بي برنامه گي و كوتاهي نظام مديريت مدرسه:
اگر مديران مدرسه به اهميت همكاري اوليا با مدرسه بي توجه باشند يا در اين راه برنامه ريزي و انگيزه سازي و تلاشي نداشته باشند طبيعي است كه راه ارتباطي خانه و مدرسه بسته شود و حتي معلم هم نتواند كاري از پيش ببرد.

معلمی: بایدها و نبایدهای یک عاشقی پر مسوولیت (1)

.

🌱🌱مدتی پیش یک دوست عزیز که در مسیر معلمی قدم گذاشته ، در رابطه با پروژه کاری اش سوالهایی را با من مطرح کرد. آنچه در ادامه می آید پاسخهای من به پرسشهای اوست.

🔷 1-وظیفه و نقش(بایدها و نبایدها) يك معلم شایسته در ارتباط با اولیاء دانش آموزان چیست؟

✅. به نام خداي ياد دهنده و تربيت كننده. در پاسخ به اين سوال بهتر است ابتدا معناي «معلم شايسته» مشخص شود. به نظر بنده معلم شايسته كسي است كه اين كار را بر اساس عشق و علاقه انتخاب كرده و بر اساس مسووليت حرفه اي و وجدان كاري و با برنامه ريزي و جديت آن را ادامه مي دهد. در واقع مهم ترين هدف او انجام كاري «پيامرانه» بوده است با توجه به سخن پيامبر گرامي اسلام كه مي فرمايد: «إنَّ اللَّهَ لَم يَبعَثني مُعَنِّتاً ولا مُتَعَنِّتاً ، ولكِن بَعَثَني مُعَلِّماً مُيَسِّراً؛ خداوند ، مرا سختگير و آزاردهنده برنينگيخت؛ بلكه مرا آموزگارى آسانگير برانگيخت»(علم و حكمت در قرآن و حديث، محمدي ري شهري، ص606).

✅. بر اين اساس معلم شايسته كسي است كه به همه عوامل موثر بر تعليم وتربيت دانش آموزان يا متعلمان توجه كند. يكي از اين عوامل «اولياء دانش آموزان» هستند. معلم هم وظيفه دارد به اين عامل توجه كند هم مي تواند نقشي جدي و موثر ايفا نمايد. مهم ترين وظايف او در اين زمينه از اين قرار است:

.۱ احترام به اولياء دانش آموزان چه در حضور اولياء چه در كلاس درس

2. تشويق و ترغيب دانش آموزان به برخورد شايسته با والدين

3. ارتباط معلم با خانواده دانش آموزان، به صورت برنامه ريزي شده و با توجه به همه جوانب و ترجيحا از طريق مديران مدرسه

4. آشنايي هرچند نسبي با اولياء دانش آموزان از نظر شغل و سطح سواد و فرهنگ و مواردي از اين قبيل؛‌ و لحاظ كردن اين امور در برنامه تعليم وتربيت خود در كلاس

5. پرهيز از تحقير والدين دانش آموزان از نظر شغل يا جنسيت يا فرهنگ آنها

6. ارائه راهنمايي و مشاوره به والدين يا معرفي آنان به افراد آگاه و صاحبنظر در مورد مسائل ومشكلات فرزندان

7. مطالعه و دانش افزايي مداوم درباره ساختار خانواده، نقش خانواده در تربيت فرزند، و ديگر مباحثي كه به رابطه فرزندان و والدين از يك سو و رابطه اوليا با مدرسه از سوي ديگر مربوط مي شود. 8. استفاده از تجربه هاي مثبت و منفي ديگر اساتيد درباره اولياء دانش آموزان 9. همكاري با مدرسه براي ايجاد ارتباط هر چه بهتر بين نهاد آموزش با والدين 10. تلاش براي ايجاد اعتماد متقابل بين اولياء دانش آموزان با مدرسه

✅با توجه به تاثير جدي و مهم معلم در نظام آموزشي، طبيعي است كه احساس مسووليت وي درباره اولياء دانش آموزان و توجه به مواردي كه برخي از آنها در بالا بيان شد ميتواند نقش بسيار مهمي در اصلاح كمبودها و نقص هاي موجود در نظام آموزشي كشورمان از جهت ايجاد ارتباط بين نهاد خانواده ونهاد آموزش ايجاد نمايد و علاوه بر ارتقاي كيفيت آموزش، فرايند تعليم و تربيت را نيز تسهيل كرده و موحب شود كه از امكانات مادي ومعنوي نظام آموزشي ونهاد مدرسه به بهترين وجه استفاده شود.

👈ادامه دارد T.me/harahmati

.

پلاسكو؛ آينه رفتارشناسي اخلاقي ما در فضاي مجازي



حوادثي چون آتش سوزي ساختمان پلاسكو (بهمن 1395) به رغم غمناكي ها و خسارت هاي مادي و معنوي و انساني كه  دارد اگر به درستي مورد تحليل قرار گيرد مي تواند ثمرات و كاربردهاي مثبتي در حوزه اخلاق  نيز داشته باشد، كه يكي از آنها «مشخص شدن خوب و بد رفتارهاي اخلاقي»‌  شهروندان و مديران يك جامعه است. در واقع، از منظر بحث حاضر، اين حوادث هزينه هاي گزافي است كه براي برگزاري «امتحان اخلاق»‌ ما پرداخته مي شود. البته آرزو مي كنيم كه با اتخاذ تدابير لازم، جامعه ما ديگر هيچگاه شاهد اين گونه آزمون ها نباشد.
مقاله حاضر نگاهي آسيب شناسانه دارد به  رفتار هاي ما در استفاده از فناوري اطلاعات و  فعاليت در فضاي مجازي در مورد آتش سوزي  پلاسكو، با اين اميدكه براي اخلاقي تر شدن جامعه مان سودمند واقع شود.

🔷     ضرورت آسيب شناسي اخلاقي
سلامت اخلاقي افراد جامعه نيز مانند سلامت جسمي آنها همواره در معرض تهديد است. از اين رو اگر نقاط ضعف آن شناسايي و درمان نشود، امكان اين هست كه به مرور زمان شيرازه اخلاقي جامعه سست و در نتيجه ساختمان آن فروريزد.

🔷     زمان مناسب براي آسيب شناسي اخلاقي
يكي از بهترين زمان ها براي مشخص كردن قوت و ضعف هاي اخلاقي رفتارهاي مردم و مديران جامعه، موقعيت خاص و خطير از قبيل آتش سوزي و جنگ و زلزله است؛ چرا كه در اين موارد اخلاقي بودن نياز به تصميم گيري سريع و پرداخت هزينه هاي فراوان دارد. به گفته امام علي(ع): «در دگرگوني اوضاع و احوال است كه گوهر انسان ها شناخته مي شود»(نهج البلاغه، حكمت 208).

در حادثه آتش سوزي پلاسكو هم استفاده از فناوري هايي چون تلفن همراه مورد توجه جدي قرار گرفت، هم بازتاب اين حادثه در فضاي مجازي. در اين عرصه شاهد رفتارهاي زيبا و زشتي بوديم  كه  به طور مختصربه برخي از انها اشاره مي شود.

🔷     رفتارهايِ  اخلاقي
بهره گيري از اينترنت و شبكه هاي اجتماعي براي:
1. اطلاع رساني در مورد حادثه و  ايجاد احساس مسووليت اجتماعي و اخلاقي نسبت به آن در سطح گسترده
2. تقويت روحيه غمخواري، شفقت، همگرايي و مهرباني در جامعه
3. قدرداني از تلاش كنشگران واقعه، به ويژه نيروهاي  آتش نشاني
4. نقد رفتارهاي نادرست برخي شهروندان در استفاده بي جا از تلفن همراه و ايجاد اخلال در فرايند كمك رساني
5. تقويت حس همدردي با آسيب ديدگان و فعالان اين عرصه و جلب كمك براي آنها
6. همفکری و گفت و گو درباره ضعف هاي انساني، برنامه ريزي و مادي كه منجر به اين گونه حوادث مي شود؛ و ارائه راهكارهايي براي پيشگيري از موارد مشابه
7. تاكيد بر ضرورت و اهميت آموزش و دانش افزايي همه مديران و شهروندان در زمينه هايي چون كيفيت مقاوم سازي ساختمان ها، شيوه كمك رساني و امداد در مواقع اضطراري، براي جلوگيري از اين گونه حوادث، و كاهش هزينه ها و تلفات در صورت وقوع

🔷     رفتارهاي غيراخلاقي
1. استفاده بي موقع و غيرلازم از تلفن هاي همراه براي تصويربرداري از حادثه. در حالي كه هنگام وقوع چنين حوادثي هر ثانيه بسيار ارزشمند وحياتي است، اين كار موجب مزاحمت براي نيروهاي امدادرسان شد.
2. گرفتن عكس هاي سلفي با ساختمان در حال سوختن، و از آن بدتر استفاده از ماشين هاي آتش نشاني به عنوان «پايه دوربين».
3. انتشار اخبار غيرموثق در فضاي مجازي يا استفاده از اين فرصت براي تسويه حساب هاي سياسي.  اخلاق و انسانيت حكم مي كند هنگام وقوع حوادث مهيب، از امكاناتي چون شبكه هاي مجازي براي ايجاد آرامش كمك گرفته شود، نه اين كه با انتشار تصاوير يا اخبار نامناسب يا تحليل هاي بي مبنا، مشكلات جديدي درست شود. بايستي لحظه اي خود را به جاي كساني بگذاريم كه عزيزانشان در زير آوار آتش سوزي يا زلزله گرفتارند وهرخبري نادرستي مي تواند موجب افزايش رنج و ناراحتي آنان شود.  

🔷     چه بايد كرد؟
1. تداوم آسيب شناسي اخلاقي جامعه، و پرهيز از نگاه مقطعي به آن
2. برنامه ريزي و سرمايه گذاري بيشتر براي فرهنگ سازي و آموزش شهروندان و مديران درباره حضور اخلاقي در فضاي مجازي، و تلاش بيشتر براي تقويت مسووليت اخلاقي و تعهد اجتماعي در بهره گيري از فناوري هاي جديد ارتباطي، از قبيل تلفن همراه

مهم نيست ...

مهم نیست که راه را بر ماشین آتش نشانی بسته ای
مهم نیست که هر ثانیه حضور تو موجب میشود امشب یک خانواده بی سرپرست شود
مهم نیست که چند هموطن تو الان برای رسیدن نیروهای امدادی ثانیه شماری می کنند و تو مانع آنها شده ای
حتی چهره بی خیال یا خندان تو هم آزار دهنده و مهم  نیست
..
..
..
..
من فقط نگران این هستم که گرد و غبار حادثه موجب خراب شدن  عکس های سلفی ات  شود.

 

 

بی اخلاقی افتخار ندارد، لطفا از آن عکس نگیرید

 بي اخلاقي افتخار ندارد، لطفا از آن عكس نگيريد: نگاهي به عكس هاي سلفي از منظر اخلاقي

مدت ها بود قصد داشتم درباره وجه اخلاقي عكس هاي سلفي مطلبي را بنويسم اما امروز در فضاي مجازي عكسي را ديدم كه انگيزه ام را براي اين كار بيشتر كرد. اميدوارم اين نوشته تلنگري باشد به وجدان اخلاقي كساني كه در گرفتن عكس هاي سلفي فقط «خود» را مي بينند و به «ديگران»‌و احساسات و عواطف آنها و شرايط خاصي كه در آن قرار دارند توجهي نمي كنند.

🚫 شما هم حتما موارد زير را ديده ايد:

1. ساختمان بزرگ پلاسكو دچار آتش سوزي و تخريب شده. جان عده اي از هموطنان ما، چه ساكنان ساختمان و چه نيروهاي كمكي و آتش نشاني كه براي پيشگيري از فاجعه بيشتر به محل حادثه آمده اند در خطر است. در اين وضعيت كه هر ثانيه اش بسيار ارزشمند است، عده اي روي ماشين آتش نشاني رفته اند و در حال گرفتن عكس از خودشان وديگران هستند !! (نمي دانم به جاي علامت تعجب چه علامتي بايد گذاشت).

2. بستگان كسي كه فوت كرده در حالي عزاداري هستند كه برخي از ما سعي مي كنيم با آنها عكس سلفي بگيريم. جالب اين كه انتظار داريم كه فرد عزادار به خاطر ما رو به دوربين باشد و حالت مناسبي هم داشته باشد.

3. يك چهره سرشناس در بستر بيماري است يا از دنيا رفته است. برخي كساني كه به عيادت او رفته اند سعي ميكنند فرصت را براي گرفتن عكس سلفي با بيمار يا جنازه اش از دست ندهند. 4. مراسم تشييع جنازه است. برخي بدون توجه به فلسفه حضور در اين مراسم تلاش مي كنند كه از خود و افراد ديگر عكس بگيرند.

🚫 هر انسان عاقل و فهيمي با ديدن اين تصاوير از خود مي پرسد: قرار است با اين عكس ها چه چيزي را اثبات كنيم؟ چرا اين تصاوير را در شبكه هاي اجتماعي منتشر مي كنيم؟ ايجاد ممانعت براي نيروهاي كمكي و در نتيجه كشته و زخمي شدن افراد بيشتر، چه افتخاري دارد؟ بستگان يك فرد متوفي كه تا آخر عمر هرگاه عكس خود يا عزيزشان را در حالتي نامناسب مي بينند داغ شان تازه مي شود چه گناهي كرده اند كه بايد قرباني «خودپرستي» و بي اخلاقي ما شوند؟

🚫 چرا در اين موارد گرفتن سلفي كاري غيراخلاقي است؟ چون، خواسته يا ناخواسته،‌ ناشي از موارد زير است:

1. خود بيني و خودپرستي: مهم اين است كه من خودم را به ديگران نشان دهم و احساس لذت و رضايت داشته باشم. مثل شكارچي اي كه به شكاري بزرگ دست يافته است

. 2. نگاه ابزاري به ديگران:

اين كه عده اي «انسان» (لطفا توجه كنيد: «انسان») به خاطر خودپرستي من دچار رنج و زحمت مي شوند يا حتي جان شان را از دست مي دهند مهم نيست؛ مهم اين است كه نردباني شده اند كه من از آن بالا رفته ام تا خودم را به ديگران نشان بدهم، و به اين ترتيب حقارت و كوچكي خود را مخفي كنم.

3.عدم وظيفه شناسي و احساس مسووليت:

مهم نيست كه وظيفه ما هنگام تشييع جنازه، دلداري به بستگان و تلاش براي كاهش رنج آنهاست. مهم نيست كه هنگام حوادثي چون آتش سوزي وظيفه ما فراهم كردن امكان رسيدن سريعتر نيروهاي كمكي به محل حادثه است. مهم نيست كه هر يك از ما نسبت به انسان هاي ديگر، در هر موقعيتي كه هستند، از نظر اخلاقي مسوول هستيم. مهم اين است كه عجله (يا زرنگي؟) كنيم و فرصت را براي ابراز وجود خودمان از دست ندهيم؛ چون معلوم نيست تا چه زمان ديگري كسي بميرد يا ساختماني آتش بگيرد يا كسي عزادار شود تا چنين فرصتي را دوباره پيدا كنيم.

🚫 گرفتن عكس از خود يا ديگران اگر در زمان و شرايط مناسب و با رضايت افراد باشد و براي ديگران رنج و آزاري نداشته باشد طبيعتا از نظر اخلاقي نيز ايرادي ندارد، در غير اين صورت «ذبح اخلاق» به پاي «خودشيفتگي» نه تنها موجب افتخار نيست بلكه بهترين سند بي اخلاقي و باعث شرمساري نزد وجدان اخلاقي ما است؛ البته اگر وجدان مان را به شيطان نفروخته باشیم.a