جاي خالي محققان ما در پژوهش هاي فلسفي جهان

1. انتشارات معروف راتلج كتابي را با عنوان «مجموعه مقالاتي درباره فلسفه اسلامي» (The Routledge Companion to Islamic Philosophy) با سرويراستاري ريچارد تيلور (Richard C. Taylor) و لوئيس خاوير لوپز ـ فرجيت (Luis Xavier Lopez-Farjeat) منتشر كرده است. اين كتاب كه سال 2016 و در 434 صفحه منتشر شده حاوي مجموعه مقالاتي از نويسندگان مختلف درباره فلسفه و فيلسوفان اسلامي است. محورهاي عمده مقالات عبارت است از: 1. مباحث فلسفي در وحي و الاهيات اسلامي (شامل اخلاق در قرآن و حديث، 2. منطق، زبان و ساختار علم در اسلام 3. فلسفه در علوم طبيعي 4. مابعدالطبيعه 5. معرفت شناسي و فلسفه ذهن6. اخلاق و فلسفه سياسي 7. فلسفه، دين و عرفان. در ذيل هر يك از اين عناوين، چندين مقاله وجود دارد.

2. با اين كه مباحث كتاب مربوط به فلسفه اسلامي و برخي فيلسوفان ايراني، از قبيل فخر رازي و فارابي، است هيچيك از نويسندگان مقالات اين كتاب ايراني نيستند و اين خود بهانه اي شد براي طرح موضوع كه مدتها ذهنم را مشغول كرده بود. سوال اين است كه چرا حضور فلسفه انديشان و فلسفه نگاران جامعه ما در آثار فلسفي، و به ويژه آثار مربوط به فلسفه اسلامي، كه در كشورهاي ديگر منتشر مي شود بسيار اندك است. مروري بر مقالات مربوط به اسلام در دانشنامه هاي منتشر شده در خارج از كشور نشان مي دهد كه عمده نويسندگان اين مقالات اگر مسلمان باشند از كشورهايي چون هند و پاكستان هستند.

3. حضور كمرنگ اساتيد ايراني فلسفه در هر حوزه از تحقيقات فلسفي اگر قابل اغماض باشد به نظر من غيبت آنان در عرصه پژوهش هاي مربوط به فلسفه اسلامي و / يا ايراني قابل چشم پوشي نيست؛ چرا كه اين دو عرصه اي است كه اساتيد كشورمان در آن مدعي هستند و قاعدتا درباره آنها سال ها تدريس و مطالعه داشته اند. مثلا قابل قبول نيست كه يك استاد ايراني فلسفه نتواند درباره ابن سينا يا سهروردي يا شيخ اشراق مقاله اي بنويسد در حالي كه سال ها در دانشگاه يا آن را تحصيل يا تدريس كرده است. بعلاوه كه مسلمان و ايراني بودن طبيعتا ميتواند انگيزه زيادي براي مشاركت در نگارش آثار فلسفي ايجادكند. پس مشكل بايد از جاي ديگري باشد.

4. اين عدم حضور پيامدهايي دارد كه از آن جمله است معرفي ضعيف يا ناقص انديشه و انديشمندان اسلامي به مخاطبان ساكن جوامع غربي، عدم معرفي مباني و ديدگاه هاي فلسفي و كلامي شيعه و مكتب اهل بيت(ع)، عدم معرفي توانمندي ها و انديشه هاي علمي و فلسفي داخل ايران به كشورهاي ديگر، بي اطلاعي محققان فلسفه كشورمان از ساختارها و فرايندهاي علمي و پژوهشي دنياي امروز و، به تبع آن، انتقال اين ضعف به بدنه جامعه علمي كشور.

چرا حضور اساتيد و محققان ايراني فلسفه در پژوهش هاي فلسفي جهان اندك است؟

(البته اين سخن بيشتر ناظر به كساني است كه در ايران زندگي مي كنند نه ايرانيان خارج از كشور). چند عامل به نظر مي رسد:

1. عدم ارتباط با فضاي فلسفي دنياي امروز: تا جايي كه من متوجه شده ام بسياري از اساتيد فلسفه كشورمان انگيزه اي براي آگاهي از مباحث و پژوهش هاي فلسفي مطرح در جوامع ديگر ندارند يا لزومي براي اين كار نمي بينند. از اين رو نه در جريان اين مباحث قرار مي گيرند نه آنها را به دانشجويان معرفي مي كنند و نه زمينه اي براي مشاركت در اين تحقيقات دارند.

2. عدم آشنايي با زبان هاي خارجي: عدم آموزش اصولي و برنامه ريزي شده زبان هاي خارجي عمومي و تخصصي براي رشته فلسفه (و احتمالا ديگر رشته ها) در كشور ما يكي از معضلات قديمي است كه هنوز به سامان لازم خود نرسيده است. نشانه اين معضل آن است كه اكثر قريب به اتفاق دانشجويان فلسفه بعد از سال ها تحصيل در اين رشته و گذراندن چندين واحد زبان تخصصي و غيرتخصصي باز هم در استفاده از منابع غيرفارسي دچار مشكل هستند. «يكي» از عوامل اين امر عدم آشنايي كافي برخي اساتيد محترم فلسفه با ترجمه و تسلط به نگارش به زبان هاي ديگر است. يكي از پيامدهاي اين عدم مهارت آن است كه استاد حتي اگر انگيزه كافي براي نگارش مقاله به زبان هاي ديگر را داشته باشد توان انجام آن را ندارد. (البته اين مشكل تا اندازه زيادي قابل حل است به اين صورت كه استاد مي تواند مقاله را به فارسي بنويسد و بعد يك مترجم متخصص آن را به زبان ديگر ترجمه كند). 

3.  عدم درك ضرورت: دنياي امروز عرصه دادوستدهاي علمي و فكري و معركه آرا و انديشه هاي فلسفي گوناگون است و طبيعتا كسي در اين ميان دست بالا را دارد كه بتواند مشاركت جدي در آن داشته باشد. به نظر مي رسد برخي محققان فلسفي ما هنوز ضرورت حضور در اين ميدان را متوجه نشده اند؛ از اين رو تلاش و تقلايي براي ورود به آن ندارند. نتيجه اين امر آن است كه در مجموعه هاي فلسفي كه به زبان هاي ديگر نوشته مي شود (تا آنجا كه نگارنده متوجه شده است) يا مطلبي درباره فلسفه اسلامي و ايراني وجود ندارد يا موارد معدودي هم كه درباره فلسفه اسلامي است توسط كساني نگاشته شده است كه گاه اطلاعاتشان به مراتب از اساتيد كشورمان كمتر است.

4. عدم جديت كافي مراكز علمي: در نظام آموزش عالي كشورمان براي فعاليت هاي پژوهشي اساتيد و محققان برنامه ريزي شده است و دراين زمينه آيين نامه هايي وجود دارد. در اين آيين نامه ها براي ارائه مقاله در همايش هاي خارج از كشور يا نگارش مقاله براي مجلات و مجموعه مقالاتي كه در خارج از كشور منتشر مي شود تشويق هايي در نظر گرفته شده است. ولي به نظر مي رسد برخي مراكز علمي در اجرايي كردن اين آيين نامه ها و فراهم كردن زمينه مشاركت اساتيد فلسفه كشورمان جديت و تلاش لازم را ندارند. از اين رو از سياست هاي تشويقي مصوب استفاده چنداني نمي شود.

5. ناشناخته بودن اساتيد كشورمان در جوامع فلسفي ديگر كشورها: اين امر موجب مي شود كه از سوي مراكز علمي خارج از كشور نيز دعوتي از فلسفه پژوهان كشورمان براي مشاركت در فعاليت هاي علمي انجام نپذيرد.

با عضويت در كانال تلگرامي «اندكي انديشه» مطالب وبلاگ آسان تر در دسترس شماست:

telegram.me/harahmati

 

ماجرای نام گذاری یک کتاب

چند سال قبل، هنگام نگارش کتابی در معرفی اندیشه های فلسفی و کلامی استاد مطهری، مانده بودم که نام آن را چه بگذارم. اسم های مختلفی به نظرم رسید تا این که به شعری از آقای حمید سبزواری، شاعر معاصر، برخوردم در وصف استاد مطهری. شعر این بود:

مردی که طهور علم در ساغر داشت   /    آیات شعور و نور در باور داشت

جان باخت که شور معرفت در سر داشت   /  سر باخت که سرّ عشق در دفتر داشت

با الهام از این شعر نام  کتاب را طهور در ساغر  گذاشتم. هر چند خود شعر و نام شاعر را در کتاب آوردم ولی دوست داشتم فرصتی فراهم شود که نسخه ای از آن را هم به خود آقای سبزواری هدیه کنم. به هر حال چون این فرصت تا به حال فراهم نشده گفتم بد نیست که در این جا اشاره به این مطلب و تشکری از شاعر داشته باشم.

نکته دیگر این که گذاشتن اسمی چون طهور در ساغر بر یک کتاب فلسفی هر چند ممکن است زیبا  باشد ولی گویا نیست.  برای رفع مشکل، یک عنوان فرعی هم اضافه  و در نهایت کتاب با نام «طهور در ساغر: سیری در اندیشه های فلسفی کلامی استاد مرتضی مطهری» منتشر شد. اما مشکل آن است که در تلفظ نام کتاب ها معمولا عنوان های فرعی را ذکر نمی کنند یا اصلا در یاد نمی ماند؛ به ویژه اگر طولانی هم باشد.  این هم یکی از دشواری های نام گذاری کتاب ها و مقاله های علمی است.

پ ن:

مشخصات کتاب فوق:

طهور در ساغر: سیری در اندیشه های فلسفی کلامی استاد مرتضی مطهری، تهران: کانون اندیشه جوان (پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی)، چاپ اول: 1385، چاپ دوم: 1386، 2 جلد،376ص،

هفدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع «فلسفه و راه زندگی»

به گفته سايت موسسه حكمت اسلامي صدرا، همایش سالانه صدرالمتألهین طبق روال سالیانه خود در روز بزرگداشت این دانشمند و حکیم ایرانی برگزار میگردد. هفدهمین نشست ملاصدرا با محوریت «فلسفه و راه زندگی» خواهد بود، لذا بدینوسیله از اساتید، صاحبنظران و پژوهشگران گرامی دعوت میشود با ارائه مقاله در موضوعات ذیل یا سایر موضوعات مرتبط در این همایش شرکت نمایند.

 مهلت ارسال چکیده مقالات:    24/12/1391

مهلت ارسال اصل مقالات: 30/1/1392

تاریخ همایش: اول خرداد ماه 1392

موضوعات و محورهاي همايش و اطلاعات بيشتر را در ادامه مطلب مطالعه كنيد يا pdf آن را از اينجا دانلود كنيد.

اگر دوست داشتید برای آگاهی از چگونگی نگارش مقاله برای همایش های علمی مطلب «چرا و چگونه در همایش های علمی شرکت کنیم؟»  را در اینجا بخوانید.

پ ن: مشاهده اين چند خبر در سايت موسسه هم خالي از لطف نيست

فراخوان مقاله براي فصلنامه تخصصي «فلسفه و كودك»

انتشار  دهمین شماره فصلنامه تاریخ فلسفه (پاییز 91)

انتشار شصت و نهمين شماره فصلنامه علمي پژوهشي خردنامه صدرا.

ادامه نوشته

تغییر زمان برگزاری همایش اندیشه های فلسفی استاد مطهری

 برگزاری «همایش بین المللی اندیشه های فلسفی استاد مطهری» که قبلا خبر آن در وبلاگ اعلام شده بود, بنا به گغته دبیر اجرایی همایش, به تاخیرافتاد. بنابراین, علاقه مندان برای ارسال چکیده مقاله تا اول اسفند 91 و برای ارسال اصل مقالات تا اول خرداد 92 فرصت دارند.

اگر دوست داشتید برای آگاهی از چگونگی نگارش مقاله برای همایش های علمی مطلب «چرا و چگونه در همایش های علمی شرکت کنیم؟»  را در اینجا بخوانید.

سهرودي در غرب


ترجمه دیرهنگام آثار سهروردی به انگلیسی/ جایگاه والای سهروردی در تاریخ فلسفه
به گزارش خبرگزاري مهر، استاد پیشین دانشگاه آکسفورد و استاد کالج سنت اولاف مینه‌سوتای آمریکا با اشاره به اینکه آثار سهروردی دیر به زبان انگلیسی ترجمه شده، گفت: لذا جایگاه این فیلسوف آنچنان که باید و شاید در تاریخ فلسفه غرب مورد شناسایی قرار نگرفته است.

دکتر چارلز تالیافرو استاد کالج سنت اولاف مینه‌سوتای آمریکا و فیلسوف دین معاصر در مورد جایگاه سهروردی در تاریخ فلسفه اسلامی به خبرنگار مهر گفت: سهروردی جایگاه والایی در تاریخ فلسفه اسلامی دارد.

وی در ادامه افزود: او بنیانگذار مکتب اشراقی است. این مکتب مکتبی عرفانی و فلسفی است. سهروردی معتقد است که روح در نهایت به الله می‌پیوندد و با خدا یکی می شود.

مؤلف "راهنمای آکسفورد درباره الهیات" تأکید کرد: در مورد سهروردی باید توجه داشت که او عمر زیادی نکرد. او 37 سال عمر کرد و در این مدت آثار مهمی را به نگارش درآورد. او در فلسفه، منطق، متافیزیک و اخلاق صاحبنظر بود.

این فیلسوف معاصر در ادامه تأکید کرد: سهروردی از جمله فیلسوفان اسلامی و ایرانی است که آثار او دیر به زبان انگلیسی ترجمه شده است. بر این اساس جایگاه این فیلسوف آنچنان که باید و شاید در تاریخ فلسفه غرب مورد شناسایی قرار نگرفته است.

مؤلف "راهنمایی مقدماتی بر زیبایی شناسی" یادآور شد: در حال حاضر برخی از آثار او به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است. باید توجه داشت که زبان سهروردی زبانی پیچیده است.

استاد پیشین دانشگاه آکسفورد در پایان یادآور شد: او در زبان خود تلفیقی از منطق، تمثیل، استعاره و شعر را به کار می برد که کار را برای فهم و درک آرایش دشوار و سخت می نماید.

همايش بين المللي انديشه هاي فلسفي استاد مطهري

طبق اعلام پايگاه  «بنياد علمي و فرهنگي استاد شهيد مرتضي مطهري» اين بنياد با همكاري «مجمع عالي حكمت اسلامي» در صدد برگزاري همايشي بين المللي با عنوان «انديشه هاي فلسفي استاد شهيد مرتضي مطهري» هستند. محور هاي اين همايش علاوه بر موضوعات عام، موضوع هاي خاصي چون خداشناسي، منطق و معرفت شناسي، و هستي شناسي با توجه به ديدگاه هاي استاد مطهري است.

مهلت ارسال چكيده ها تا اول آبان 1391 و مهلت ارسال اصل مقاله تا اول بهمن 1391 است.

زمان برگزاري همايش هم ارديبهشت 1392 است.

براي اطلاعات بيشتر از موضوعات همايش و شيوه ارسال چكيده و مقالات مي توانيد پوستر همايش را از اينجا دريافت كنيد. ايميل همايش: icmpv@motahari.ir تلفن: 2935690- 0251

پرونده موضوعی (1): بازتاب يك سخنراني در مخالفت با فلسفه و فيلسوفان اسلامي

آقاي حسن عباسي در يك سخنراني كه از ايشان اخيرا در فضاي مجازي منتشر شده حملات تندي را متوجه فلسفه و فيلسوفان اسلامي از گذشته تا به حال كرده و به نوعي مدعي ناكارآمدي فلسفه اسلامي شده است. اين سخنان بازتاب نسبتا زيادي در بين موافقان و مدافعان فلسفه داشته است. همان طور كه قبلا هم به مناسبت ديگري گفته ام  كساني كه در حوزه فلسفه تلاش مي كنند لازم است از ديدگاه منتقدان و مخالفان فلسفه هم آگاهي داشته باشند و ضمن شنيدن اين گونه اظهار نظرها به طور منطقي و مودبانه به نقد و بررسي آنها بپردازند. گاهي همين مخالفت ها (همان گونه كه استاد مطهري هم در يكي از آثار خود گفته است) باعث رشد و نشاط فضاي فلسفه ورزي شده است.به هر حال در اينجا لينك سخنان ايشان و برخي نقدهاي وارد شده بر آن در اختيار علاقه مندان قرار مي گيرد. (لازم به ذكر است كه هر چند در سخنان آقاي عباسي نكات قابل نقد وجود دارد ولي شيوه انتقاد برخي از منتقدان هم خالي از انتقاد نيست.)

گزارشي از سخنان آقاي عباسي

متن كامل تر سخنان ايشان

فايل سخنراني ايشان

برخي از نقدها:

پاسخ علامه طباطبايي به مخالفان فلسفه

ديدگاه آقاي سيد رضي شيرازي

نظر آقاي رسول جعفريان

سخن آقاي محسن غرويان

نقد آقاي بهرام دلير نقده اي

نظر آقاي عماد افروغ

نگاه آقاي محمدرضا اسد زاده

آمادگي آقاي حسين هاشم نژاد براي مناظره

پ ن:

1. به نظر رسید که مواردی از این دست را تحت عنوان «پرونده موضوعی» مشخص کنم و امیدوارم هر از گاهی بتوان درباره یک موضوع, پرونده ای درست کرد.

2. معرفی منابع در پرونده های موضوعی به معنای موافقت تام و تمام با مطالب مطرح شده نیست. هدف آن است که علاقه مندان بتوانند به برخی از منابع اینترنتی مربوط به یک موضوع سریع تر و راحت تر دسترسی پیدا کنند و درباره یک موضوع, از دیدگاه های مختلف مطلع شوند.

3. اگر دوستان هم موضوع یا موضوع هایی را پیشنهاد دهند بد نیست.

مطالب جديد:

پاسخ آقای عباسی به انتقادهای مطرح شده درباره سخنان وی

پاسخي به پاسخ هاي آقاي عباسي

پاسخ آقاي عباس اسكندري، يكي از شاگردان آيت الله جوادي آملي

پاسخ آقاي عباسي به آقاي اسكندري

نگاهي به پاسخ هاي آقاي عباسي به منتقدان

جديدترين نقد هم از آقاي عباس صالحي است


با مطهري(12): مطهري، و رابطه علم و دين + لينك دانلود

تمايز آدمي از ديگر موجودات، به توان او در به كارگيري قوه عقل است. علم نيز به عنوان محصور كارگاه عقل، جايگاهي رفيع و ارزشمند دارد. از سوي ديگر، دين و باورهاي ديني نيز حقايقي هستند كه از دير زمان با آدمي همراه بوده اند. مسئله ارتباط و نسبت بين علم و دين - يا بين داده هاي ديني و دستاوردهاي علمي - يكي از مباحث درازدامن، چالش برانگيز و در عين حال جدي و جالب بوده كه از زمان هاي گذشته تا به امروز همواره مطرح بوده است. برخي هيچ رابطه اي را بين اين دو قبول ندارند، گروهي اين دو را مخالف هم مي دانند و گروهي، بر عكس، معتقدند  كه علم و دين نه تنها با هم تهافتي ندارند بلكه هر كدام مكمل ديگري است و آدمي براي رسيدن به سعادت و كمال، به هر دوي اينها نياز دارد.

استاد مطهري را مي توان از گروه آخر دانست. ايشان بر اين باور است كه علم و دين مانند دو بالي هستند كه آدمي براي پرواز به سوي سعادت به هر دوي آنها نيازمند است. او براي هر يك از علم و دين كاربردهايي را تعريف مي كند و مي گويد هيچ يك از اين دو نمي تواند جاي ديگري را بگيرد. بحث هايي كه وي در اين زمينه مطرح مي كند گاهي تحت رابطه علم و دين است گاهي فلسفه و دين، يا عقل و وحي و مانند آن.

در مكتوبي كه تقديم مي شود سعي شده مجموع ديدگاه هاي ايشان درباره رابطه علم و دين به گونه اي منقح تدوين و تنظيم شود.

براي دانلود مقاله اينجا را كليك كنيد.

موضوع هاي مطرح شده در اين مقاله: تعريف مفاهيم مرتبط با بحث علم و دين؛ اهميت و ارزش عقل و دين؛ تاريخچه بحث؛ ديدگاه هاي مختلف در جهان اسلام و در غرب در اين زمينه؛ نظريه اعتدالي شيعه؛ ديدگاه استاد مطهري؛ روش ايشان در ورود به اين بحث؛ علت نياز توامان به علم و دين؛كاركردهاي علم و دين.

با مطهری(10): مطهری و نسبت دین با آزادی + لینک دانلود

نسبت دین با آزادی و دینداری با آزادگی از جمله بحث هایی است که هم در گذشته و هم در زمان حال در جوامع گوناگون بشری ، چه در بین دینداران و چه در بین افرادی که به دین باور نداشته اند، مطرح بوده و هست.

یکی از سوال های بنیادین در این زمینه آن است که از نظر دین، در اینجا اسلام، حد و مرز آزادی چیست؟ پاسخ به این سوال مهم مبتنی است بر مبانی فکری و اعتقادی و فلسفی شخص پاسخ دهنده. شهید مطهری نیز در مواردی از بحث آزادی، و نسبت آن با دین، همچنین تبیین حد و مرز آزادی سخن به میان آورده است. در مکتوبی که به پیوست تقدیم می شود سعی شده مجموع دیدگاه های ایشان در این زمینه  تدوین و تبویب، و در معرض دید علاقه مندان قرار گیرد.

برای دانلود مقاله اینجا را کلیک کنید.

برخی از مباحثی که در این بخش ارائه شده از این قرار است: مبانی آزادی؛ مفهوم آزادی؛ جایگاه و اهمیت آزادی؛ اقسام آزادی؛ دین و آزادی؛ آسیب شناسی آزادی.

با مطهري(9): مطهري و بازيگري يا تماشاگري انسان + لينك دانلود مقاله

يكي از مباحث دراز دامن فلسفي و كلامي ، مسئله مجبور يا مختار بودن انسان (determinism & free will) است. بحث در اين است كه آيا آدمي در انجام يا عدم انجام كارها و در تصميم هايي كه مي گيرد كاملا تحت اراده و اختيار خود است، يا اين كه همه كارهاي او به نحوي از قبل پيش بيني و طراحي شده و او تحت سيطره تقديري است كه برايش ترسيم شده و از آن گريزي ندارد. به عبارت ديگر، آيا در عرصه هستي او بازيگر است يا تماشاگر. در اين باره ديدگاه هاي موافق و مخالف فراواني مطرح شده است. مسئله جبر و اختيار گر چه يك بحث كلامي و فلسفي است ولي پيامدهاي مهمي در عرصه جامعه، سياست، تعليم و تربيت، و به طور كلي هم حوزه هاي زندگي بشر دارد. اين بحث در بين پيروان اديان هم مطرح بوده و هست. در داخل انديشه اسلامي هم ديدگاه هاي متفاوتي وجود دارد. گروهي قائل به جبر و گروهي قائل به تفويض و اختيار و گروهي هم قائل به «امر بين الامرين» هستند.  مسئله اختيار انسان وقتي با مسئله علم خداوند و قضا و قدر الاهي پيوند بخورد اهميت و حساسيتي دو چندان پيدا مي كند.

مسئله جبر و اختيار، موضوعي نبود كه از ديد استاد مطهري مخفي بماند. ايشان در جاي جاي آثار خود در اين باره بحث كرده و ضمن دفاع از ديدگاهي كه ائمه (ع) در اين باره مطرح كرده اند سعي كرده است به شبهه ها و سوال هايي كه در اين باره مطرح مي شود پاسخ دهد. در مقاله اي كه تقديم مي شود هدف اين بوده كه مجموع اين ديدگاه ها جمعبندي و تدوين شود.

مقاله را مي توانيد از اينجا دانلود كنيد.

برخي از مطالب مطرح شده در مقاله از اين قرار است:   تعريف و اهميت جبر و اختيار؛ ديدگاه هاي مختلف در اين باره؛ ادله گرايش به جبر يا تفويض؛ مسئله تغيير قضا و قدر؛ عدل الاهي و اختيار انسان.

با مطهری(5): نگاه مطهری به فلسفه اسلامی چگونه است؟ +لینک دانلود

آنچه امروز فلسفه اسلامی نامیده می شود تاریخچه ای به قدمت خود اسلام دارد. پیامبر گرامی اسلام (ص) و دیگر ائمه (ع) از نخستین کسانی بودند که نگرش عقلانی را ترویج دادند. سپس نوبت شاگردان ایشان رسید و بعد از آن، اندیشه فلسفی اسلام با  سلسه ای از فیلسوفان - به طور مشخص تر از ابویوسف محمد بن اسحاق کندی - شروع شد و تا به امروز ادامه یافته و کسانی چون علامه طباطبایی و استاد مطهری از معاصران این سلسله هستند. در باب این که آیا فلسفه اسلامی وجود دارد یا خیر و شاخصه های آن کدام است، همچنین تلاش فیلسوفان اسلامی در طی این چند قرنی که از شروع فلسفه اسلامی گذشته و مواردی از این قبیل سخن فراوان گفته اند و باز هم می توان دامنه کلام را گسترش داد. لکن اینک در صدد چنین کاری نیستیم.
در اینجا به مناسبت نزدیکی به سالگرد شهادت استاد مطهری یادآور می شویم که ایشان در جای جای آثار خود از فلسفه و فیلسوفان اسلامی یاد کرده و گاه از آنان تمجید و گاه انتقاد نموده است. چند سال قبل که در صدد نگارش کتابی درباره سیره فلسفی استاد مطهری بودم (و بعدا با عنوان «طهور در ساغر» منتشر شد) فصلی را اختصاص دادم به تبیین دیدگاه های ایشان درباره فلسفه اسلامی به طور کلی. در ادامه مهم ترین مباحث مطرح شده در این فصل معرفی می شود.
مقاله را می توانید از اینجا دانلود نمایید.
مهم ترین عناوین بررسی شده از دیدگاه استاد مطهری در این مقاله عبارت است از: 1. تعریف، تاریخچه ، موضوع و روش کلام اسلامی؛ 2. تعریف، تاریخچه و منابع فلسفه اسلامی 3. جریان های اساسی فلسفه اسلامی(اشراق، مشاء، عرفان، حکمت متعالیه) 4. آسیب شناسی فلسفه و کلام اسلامی 5. نزاع فیلسوفان و متکلمان در تاریخ اسلام، و ثمره آن.