اي زلف خونفشان توام ليله البرات

قصد  داشتم در دهه اول محرم هر روز یک مطلب درباره نهضت اباعبدالله(ع) در وبلاگ بگذارم که هنوز مقدور نشده است. در وبگردی ها ناگهان به شعر معروفی از علیرضا قزوه برخوردم که هم زیباست هم تاثیر گذار. بخشی از آن را قبلا در کتاب «از کعبه تا عشق» نقل کرده ام. شعر طولانی است .گفتم بخش هایی از آن را فعلا بیاورم.

قربان آن ني يي كه دمندش سحر، مدام

 قربان آن مي يي كه دهندش علي الدوام

قربان آن پري كه رساند تو را به عرش

قربان آن سري كه سجودش شود قيام

هنگامه ي برون شدن از خويش، چون حسين (ع)

راهي برو كه بگذرد از مسجدالحرام

اين خطي از حكايت مستان كربلاست :

ساقي فتاد، باده نگون شد، شكست جام!

تسبيح گريه بود و مصيبت، دو چشم ما

يك الامان ز كوفه و صد الامان ز شام

اشكم تمام گشت و نشد گريه ام خموش

مجلس به سر رسيد و نشد روضه ام تمام

با كاروان نيزه به دنبال، مي روم

در منزل نخست تو از حال مي روم

ادامه نوشته

باز روز واقعه نزدیک می شود...



فهرست مطالب

در آستان خیمه:عشری از اعشار عاشورا

شریعۀ  نخست: اهمیت نهضت عاشورا

شریعۀ  دوم:      زمینه های پیدایش

شریعۀ  سوم: اهداف  نهضت

شریعۀ  چهارم: آیین سوگ در دشت حماسه: ضرورت ها

شریعۀ  پنجم: آیین سوگ در دشت حماسه: وظیفه شناسی

شریعۀ  ششم: آیین سوگ در دشت حماسه: بایسته ها

شریعۀ  هفتم:   راز   مانایی

شریعۀ  هشتم: ضرورت تحلیل نهضت

شریعۀ  نهم: وجه سلبی نهضت حسینی

شریعۀ  دهم: وجه ایجابی نهضت حسینی

شریعۀ  یازدهم:     پیامدها و تاثیرها

شریعۀ  دوازدهم: لزوم شناخت پیشگامان حماسه

شریعۀ  سیزدهم: حسین؛ فرات فضائل

شریعۀ  چهاردهم: سجاد؛ زینت عبادت

شریعۀ  پانزدهم:   دعا؛ دعوت به آگاهی

شریعۀ  شانزدهم: زینب؛ بانوی کرامت

شریعۀ  هفدهم:  زینب، و زن امروز

شریعۀ  هیجدهم: عباس؛ جلوه جوانمردی

شریعۀ  نوزدهم: مبلغان؛ پیام آوران نهضت حسینی

شریعۀ  بیستم: عاشورا پژوهشی: ضرورت ها و بایسته ها

منابع


مقاله 29: ادب ارادت،  آداب عاشقي

در روزهاي اخير ويدئوي كوتاهي از يك مراسم عزاداري در فضاي مجازي منتشر شد كه مداح در آن خود را «رقاصه» حضرت عباس (ع) مي دانست! اين موضوع در برخي رسانه هاي فضاي مجازي و حقيقي هم بازتاب داشت و مورد اعتراض افراد مختلف قرار گرفت. در عزاداري هاي حضرت اباعبدالله(ع) گاهي شاهد اين گونه تعبيرها هستيم كه البته برخي اوقات همراه با حركات غيرمعمول نيز هست. با توجه به پيامدهاي اين گونه كارها شايد تذكر چند نكته بد نباشد:

1. در اين كه برگزاري مراسم بزرگداشت و عزاداري براي پيامبر گرامي اسلام(ص) و اهلبيت ايشان (ع) به ويژه حضرت سيدالشهدا(ع) و يارانش امري لازم و ضروري است و در صورتي كه همراه با اخلاص باشد اجر اخروي دارد شك و ترديدي نيست. افزون بر اين، شركت در اين گونه مراسم علاوه بر زنده نگاه داشتن شعائر ديني مي تواند موجب تربيت و تهذيب افراد شود.

2.اين كه هر مداح يا هيات عزاداري سبك و سياق خاصي داشته باشد في نفسه امر ناپسندي نيست؛ ولي نكته مهم اين است كه دراين ميان فلسفه اصلي برگزاري اين مراسم فراموش نشود و در حاشيه قرار نگيرد. يكي از دلائل شكل گيري مجالس عزاي حسيني و تاكيدهايي كه براي اين امر شده اظهار محبت به خاندان نبوت و امامت و ابراز احساس علاقه مندان به اين خاندان در سوگ فاجعه خونباري است كه توسط شقي ترين مردمان نسبت به امام حسين(ع) و يارانش انجام شد. ولي اين تمام ماجرا نيست. وجه ديگر اين است كه همان گونه كه خود امام و يارانش با حركت خود توانستند موجب تحول دروني فردي و اجتماعي شوند شركت در مراسم آنها هم بايد چنين تاثيري داشته باشد. از سوي ديگر بزرگداشت حماسه حسيني در واقع بزرگداشت ارزش هاي الاهي است كه امام و ياران و خاندان اش در براي آنها از جان مايه گذاشتند. از اين رو سازوكار برگزاري مراسم بزرگداشت و عزاداري براي آنها و اشعاري كه خوانده مي شود يا حركاتي كه انجام مي گيرد بايد به گونه اي باشد كه در راستاي اين اهداف باشد. بر اين اساس استفاده از شعرهايي از اين قبيل كه «من سگ عباسم» يا «من رقاصه عباسم» هر چند از سر اخلاص و شدت علاقه باشد نمي تواند با شعارها و آرمان هاي حسيني هم سو باشد. به ويژه كه مخاطبان امروز معمولا از اين گونه واژه ها تعبيرها و برداشت هاي مثبتي ندارند.

3. همان گونه كه حماسه انسان ساز  حسيني همراه با شعور و خردورزي و آگاهي بود و امام و يارانش اهداف و آرمان هايي چون دين داري، آزادگي و ظلم ستيزي و در يك كلام تعليم و تربيت انسان را در شعارهاي خود متبلور كردند، ما هم در مجلس تعزيت و بزرگداشت آنان بايد به گونه اي عمل كنيم كه علاوه بر سويه عاطفي ماجرا، وجه آگاهي بخشي و تعليمي و تربيتي آن حفظ و تقويت شود و كساني كه در اين مجالس شركت مي كنند به معناي واقعي كلمه «حسيني» و «زينبي» شوند. بنابراين همه كساني كه دست اندركار مراسم بزرگداشت عاشورا و مجالس حسيني هستند، از سخنران  و مداح گرفته تا مسوولان هيات ها و افراد عادي، بايستي براي حركت در راستاي اين اهداف احساس مسووليت كنند.

4. ابراز علاقه و احساسات نسبت به حادثه عاشورا گر چه امري بسيار ارزشمند است ولي سيره و سنت پيامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) به ما ياد داده است كه براي رسيدن به هدف درست بايد از ابزارها و روش هاي درست هم استفاده شود و هدف وسيله را توجيه نمي كند. هدف دين ضابطه مند كردن زندگي انسان است. از اين رو انسان مسلمان چه در مراسم شادي چه در مراسم عزاي خود اجازه ندارد هر حركتي را انجام دهد يا هر سخني را بر زبان آورد. معيار اين امر هم، هم راستا بودن يا نبودن گفتار و كردار ما با اهداف عالي دين است كه در كلام و رفتار سيدالشهدا و يارانش تجلي كرد. شيوه برگزاري مراسم عزاي حسيني درمحضر بزرگان ديني مي تواند الگوي عملي خوبي براي مراسم عزاداري  باشد.

5.امروزه با توجه به ابزارهاي اطلاع رساني فراواني چون اينترنت كه در دسترس همگان است هرگونه سخن يا حركت نامناسبي به طور سريع در منظر ميليون ها انسان در سراسر جهان قرار مي گيرد و بنابراين تاثيرات منفي آن نيز در شعاعي بسيار گسترده منتشر مي شود. بدخواهان يا مخالفان دين گر چه در انعكاس وجوه مثبت زندگي مومنان كوتاهي مي كنند ولي در انتشار كارهايي كه براي مخالفت با دين و مذهب يا استهزاي دين داران است ترديدي به خود راه نمي دهند. چنين امري طبيعتا مسووليت كساني كه متولي مناسك و مراسم ديني هستند  را دو چندان مي كند و آنان را وا مي دارد كه بيش از گذشته مواظب گفتار و كردار خود باشند. به همان اندازه كه مجالس حسيني مي تواند موجب جذب افراد جامعه به ويژه جوانان، به دين شود، بيان مطالب سست و سخيف يا حركات نامناسب مي تواند موجب گريز آنان از مراسم ديني، و گاهي از خود دين و دين داران، گردد. از اين رو بسيار خوب است كه هر هيات عزاداري همواره براي برگزاري مراسم خود و انتخاب مطالب و نوحه هاي مورد استفاده، از مشورت چند انسان دين شناس و آگاه به زمان استفاده نمايد.

6. آنچه به نام «مكتب حسيني» ناميده مي شود ميراثي است كه در طي صدها سال با هزينه هاي مالي و جاني و سخت كوشي ها و تلاش هاي ميليون ها عاشق مخلص حفظ شده و امروزه به دست ما رسيده است. اين ميراث را بايد به درستي و با امانتداري حفظ كرد و ضمن بهره گيري از آن، آن را به دست آيندگان سپرد. بي توجهي به اين امر و از جمله مخدوش كردن شعارها و شعائر آن، نوعي كوتاهي در حفظ اين امانت است كه بي ترديد موجب مسووليت دنيوي و اخروي مي شود.

7. به همگان، به ويژه سخنرانان و مداحان هيات ها، پيشنهاد مي شود هر از گاهي به كتاب هايي چون كتاب «حماسه حسيني» نوشته استاد مرتضي مطهري مراجعه و آن را مطالعه نمايند.

8.درباره واقعه عاشورا و نهضت امام حسين(ع) نكات ديگري هم قابل طرح است كه برخي از آنها را در کتاب «از کعبه تا عشق: نگاهی دوباره به حماسه انسان ساز عاشورا» گفته ام.
/**/

نکته 28: شیعه حسینی؛ شیعه اخلاقی

آن چه در زیر می آید بخشی از مقدمه مجموعه مطالبی است که قرار بوده (و هست) که انشاءالله درباره وجه اخلاقی شخصیت حضرت اباعبدالله و نهضت حسینی نگاشته شود. امیدوارم که امکان آن فراهم شود.

1. واقعه عاشورا دارای ابعاد و سویه های گوناگون است و از زاویه های مختلفی می توان به آن نگریست. این واقعه هم از جهت تاریخی، هم از جهت عاطفی، هم از جهت سیاسی و هم از جهت فقهی، تربیتی و اجتماعی می تواند مورد تامل قرار گیرد. آن چه معمولا در بین شیعیان جلوه و جمال بیشتری دارد صبغه عاطفی عاشورا است. این امر گر چه امری نیکو و لازم است ولی نباید موجب کم توجهی به ابعاد دیگر واقعه و واکاوی سویه های دیگر آن شود. بی توجهی به این امر می تواند موجب شود که حادثه ای چنان انسان ساز و ذوابعاد تبدیل شود به یک حادثه صرفا جانسوز و می تواند موجب پدیدار شدن این ذهنیت به ویژه در بخشی از نسل جوان شود که حادثه ای بوده که اتفاق افتاده و ما نیز اینک جز سوگواری درباره آن وظیفه ای دیگر نداریم. این در حالی است که واقعیت جز این است و همان گونه که گفته شد می توان حادثه ای به عظمت نهضت حسینی را ازابعاد مختلف مورد تامل قرار داد و از آن د رس های فراوان فراگرفت.

2.یکی از مهم ترین  مسائلی که در مواجهه با قیام سیدالشهدا (ع) بایستی مورد تامل و توجه همه افراد جامعه قرار گیرد آشنایی با درس هایی است که می توان از این واقعه و شخصیت ها و کنش گران مطرح در آن آموخت. این امر از یک طرف موجب می شود که عظمت این واقعه بیش از پیش آشکار شود و از سوی دیگر به سرزندگی و پویایی و نقش تاثیرگذارش در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها کمک فراوان می کند. در واقع به مکتب حسینی بایستی نه صرفا به عنوان یک واقعه مذهبی یا تاریخی، بلکه به عنوان یک مکتب انسان سازی نگاه کرد. معرفی جامع این مکتب گر چه وظیفه همه علاقه مندان به خاندان نبوت و امامت است ولی در این میان، اندیشمندان، محققان و نویسندگان و گویندگان در مرحله اول و دیگر مرتبطان با این واقعه، مانند مداحان یا دست اندرکاران رسانه های تبلیغی و اطلاع رسانی در مرحله دوم وظیفه ای بالاتر و والاتر دارند.

3.در مسئله درس آموزی در مکتب حسینی نیز مباحث و موضوع های گوناگونی مطرح است که بایستی هر کدام به گونه ای جامع و دقیق مورد بررسی و تامل قرار گیرد. یکی از درس هایی که می توان در این مکتب فراگرفت درس اخلاق است. از این زاویه کمتر به واقعه عاشورا نگریسته شده است. درباره وجه اخلاقی این واقعه این نکته قابل توجه است که اولا کسانی که در جبهه اباعبدالله (ع) بودند، و در راس آنها خود آن حضرت و اطرافیان نزدیکش چون حضرت ابالفضل(ع) و حضرت زینب(س)، اسوه های عملی اخلاق بودند ثانیا در سخنان خود سیدالشهدا (ع) چه در زمان واقعه عاشورا و چه در ایام دیگر زندگی شان مواعظ اخلاقی فراوانی وجود دارد که می  تواند مورد استفاده علاقه مندان آن حضرت و دیگر انسان هایی قرار گیرد که شیفته اخلاقی زیستن هستند.

4.باید تلاش نمود تا درس ها و نکته های اخلاقی که در زندگی و سخنان حضرت اباعبدالله مطرح شده به گونه ای ساده و روشن توضیح و تبیین گردد با این امید که همگان بتوانند با بهره گیری از این درس ها به ساختن جامعه ای هر چه اخلاقی تر و زیباتر یاری رسانند. توجه به بعد اخلاقی زندگی و سخنان آن حضرت از آن رو مهم است که امروز ما بیش از هر زمان دیگری به تربیت اخلاقی نیازمندیم . این نیاز هم در عرصه زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی ما کاملا به چشم می خورد.