«من از اوناش نيستم !»: نقش غرور و غفلت در افزايش قربانيان شبكه هاي اجتماعي
طرح مسئله:
خواندن اخباري از اين دست موجب طرح يك سوال مهم مي شود. ابتدا خبر را بخوانيد:
«فائزه 14 سال دارد و از طریق شبکههای اجتماعی چند ماه پیش با امید آشنا شد. وی در اثر این ارتباط به پسر جوان ابراز علاقه میکرد، آنها هر روز با هم در تماس بودند. فائزه همچنین با دوستان پسر مورد علاقهاش هم آشنا شده بود اما او به ذهنش خطور نمیکرد این ارتباط و آشنایی به چه راحتی سرنوشتاش را به تباهی خواهد کشاند. سه تن از دوستان امید با طرح نقشهای شیطانی، فائزه را تعقیب کردند و دختر نوجوان را با توسل به زور و تهدید ربودند. با تحقیقات از مادر دختر نوجوان مشخص شد این دختر با پسری که 16 سال از او بزرگتر است در ارتباط بوده است. بنابراین تحقیقات از پسر جوان آغاز شد و او با اظهار بی اطلاعی از موضوع ربایش دختر نوجوان اظهار داشت شاید دوستانش این دختر را ربوده باشند. افسران دایره آگاهی با اقدامهای گسترده دختر نوجوان را که با وضعیتی اسفبار رها شده بود پیدا کرده و چند تن از عاملان فاجعه را نيز دستگير كردند.» (سايت وكيل ملت، 1 اسفند 1394، كد مطلب: 105180)
جالب اين كه جداي از مشكلات فوق، حتي اگر روابط فضاي مجازي به ارتباط در فضاي حقيقي هم منجر شود در بسياري از موارد اين روابط ناموفق و ناپايدار است. «تحقیقات محققان دانشگاه میسوری در سال 2014 نشان می دهد اکثر روابطی که از طریق شبکه های اجتماعی ایجاد می شود پایه و اساسی ندارد؛ زیرا مبنای واقعی ندارد. در این گونه روابط معمولا افراد ناشناس هنگام توصیف خود در شبکه های مجازی، تصویر غیر واقعی ارایه می کنند و موجب فریب افکار دیگران می شوند. افرادی که به طور مستمر از این شبکه ها استفاده می کنند و به نوعی به آن معتادند، به مرور زمان غرق در رویا می شوند و از دنیای واقعی فاصله می گیرند.»(سايت پارسينه، 1 اسفند 1394، كد مطلب: 274936).
يك سوال:................... بقيه در ادامه مطلب