در يكي از پست هاي گذشته يادي كردم از كتاب خاطره انگيز «قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب». در آنجا وعده ادامه مطلب را دادم و اينك الوعده وفا.

لب مطلب اين كه به نظر بنده امروز بيش از هر زمان ديگري نياز به نگارش كتاب هاي ديني براي كودكان و نوجوانان داريم و براي اين كار هم بايد اصول و ضوابطي را در نظر بگيريم. اين كتاب ها مي تواند در قالب گوناگوني مثل شعر يا نثر و به صورت رمان و داستان يا نمايش نامه و فيلم نامه و قطعه ادبي نگاشته شود. روزگاري بود كه هنوز از ادارات و سازمان هاي گوناگون متصدي نگارش كتاب ديني خبري نبود، همچنين اين همه شبكه تلويزيوني و ماهواره اي يا سايت هاي اينترنتي وجود نداشت تا مايه سرگرمي و اتلاف وقت بچه ها شود. يكي از چيزهايي كه هم موجب گذراندن اوقات فراغت كودكان و نوجوانان مي شد هم كلي مطالب آموزنده را به صورت غير مستقيم به آنان ياد مي داد، كتاب هايي بود كه به صورت رمان يا داستان كوتاه نوشته مي شود. طبيعتا در اين جا منظور آثاري است كه با صبغه ديني و در راستاي تقويت باورهاي ديني مخاطبان منتشر مي شد. در آن زمان چند نويسنده مذهبي نويس، مانند محمود حكيمي، با كتاب هاي خود بار تربيت ديني نسل جديد زمان خود را به دوش مي كشيدند. بعد از پيروزي انقلاب هم گر چه كم وبيش نويسندگاني پا به عرصه گذاشتند كه دراين زمينه فعاليت داشته و دارند ولي واقعيت، و سخن اصلي نوشته حاضر، اين است كه امروز ما بيش از هر زمان ديگري به اين گونه نويسندگان و آثار جذاب با درون مايه هاي ديني و اخلاقي نيازمنديم.

در اين زمينه چند نكته به نظر مي رسد كه اميدوارم بيان آنها براي علاقه مندان و اهل فن مفيد واقع شود:

1. اهميت كتاب ديني و اخلاقي براي كودكان: يكي از مهم ترين راه هاي تربيت ديني و اخلاقي كودكان و توجوانان، تشويق آنان به مطالعه آثاري است كه با درون مايه ديني نگاشته شده و فضائل اخلاقي را به آنان معرفي مي كند. تبليغ و تربيت ديني ما براي كودكان و نوجوانان به هر اندازه كه با بهره گيري از شيوه بيان غير مستقيم باشد تاثير آن نيز بيشتر است. در اين راه استفاده از قالب جذابي چون داستان و رمان مي تواند نقش كليدي و موثري را داشته باشد.

2.هيچ چيز جاي كتاب را نمي گيرد: هر چند امروزه اينترنت و تلويزيون وماهواره و مانند آن وجود دارد؛ ولي تجربه نشان داده كه هر يك از اين رسانه ها مزايا و معايب خاص خود را دارند ولي جاي كتاب را نمي گيرند. حتي كتاب هاي ديجيتال و «اي بوك» ها جاي كتاب كاغذي را نمي تواند بگيرد. اين امر بخصوص براي كودكان و نوجوانان به طور ملموس تري صدق مي كند؛ چرا كه اولا دسترسي آنان به اينترنت و كتاب هاي الكترونيكي كمتر از بزرگ سالان است ثانيا با كتاب هاي كاغذي بهتر مي توانند انس و ارتباط برقرار كنند و آن را به همراه داشته باشند و مطالعه نمايند. هر چند البته مقصود نوشته حاضر تاكيد بر لزوم نگارش كتاب هاي ديني جذاب است حال به صورت كاغذي باشد يا غير كاغذي.

گاهي پدر و مادرها گمان مي كنند به صرف خريد كامپيوتر يا تبلت براي بچه ها، و خريد چند نرم افزار بازي و غير آن، كار تمام شده و بچه ها باسواد و با آگاهي ديني بار مي آيند. در حالي كه لزوما اين گونه نيست و بچه ها براي تربيت ديني خود نياز به مطالعه كتاب هاي مناسب هم دارند.

3.سيطره ترجمه و غفلت از تاليف: هر بار كه جهت خريد كتاب براي خودم يا بچه هايم به كتابفروشي ها سر مي زنم در يك بررسي ميداني و البته نه چندان دقيق، احساس مي كنم تعداد آثار ترجمه شده براي كودكان بيش از كتاب هاي تاليفي است. هر چند ترجمه آثار مفيد براي كودكان و نوجوانان هم كاري ارزشمند است و هر چند هنگام ترجمه معمولا هم محتوا و گاهي هم تصاوير به صورتي اصلاح مي شود كه با ارزش هاي فرهنگي و ديني ما تضادي نداشته باشد ولي باز هم اين گونه آثار غذايي است كه در خانه ديگران و براي كودكان و نوجوانان فرهنگ هاي ديگر پخته شده است و احتمال اين كه با هاضمه بچه هاي ما نسازد بسيار است. وقتي كار تاليفي از نويسندگان خودمان كم باشد ظاهرا چاره اي جز روي آوردن به كتاب هاي ترجمه اي نيست.

عادت بيش از اندازه بچه هاي ما به خواندن آثار ترجمه شده هر چند مزاياي فراوان دارد ولي از طرف ديگر معايبش هم كم نيست. يكي اين كه به مرور زمان ممكن است بچه ها دچار نوعي خود كم بيني درباره فرهنگ و آداب و رسوم و باورهاي خودشان بشوند. وقتي كه از بچه ها سوال شود كه چند تا از بهترين كتاب هايي كه خوانده اند را نام ببرند يا نام چند نويسنده معروف را بگويند و بيش از نيمي از آثار و اسامي كه به ذهن بچه ها مي رسد غير ايراني باشند اين يك زنگ خطر براي فرهنگ وادبيات و هنر و تربيت ديني و اخلاقي ماست. چرا كه رنگ رخساره اي است كه نشان گر ضمير فرهنگي  نسل آينده ساز ماست. رخساره اي كه ممكن است به مرور زمان رنگ خودباختگي نسبت به داشته هاي خود، و شيفتگي نسبت به داشته هاي ديگران را بگيرد. بنابراين، امروزه ما بيش از هر زمان ديگري به نويسندگاني نياز داريم كه با قلم جذاب خود براي بچه هاي مان بنويسند؛ نوشته هايي كه رنگ و بوي سرزمين خودمان و باورها و اعتقادات خودمان را داشته باشد. روشن است كه تربيت چنين افرادي با صرف كارهاي اداري و بخشنامه و امثال آن نمي شود. بلكه نيازمند فراهم ساختن بستر و شرايط و امكانات مناسب است تا كساني كه ذوق و علاقه و استعداد قلم زني در اين عرصه را دارند پا به ميدان بگذارند و انگيزه لازم را براي كار پيدا كنند.

4.توجه به محتوا: در نگارش آثار داستاني براي كودكان، آن هم با صبغه ديني، بايستي هم به فرم توجه كرد هم به محتوا. از نظر محتوا بايد مواظب بود كه آن چه گفته مي شود از مبناي ديني و عقلاني صحيحي برخوردار باشد. اهميت اين امر ازآنجا بيشتر مي شود كه بدانيم مخاطب چنين آثاري كودكان و نوجوانان هستند كه معمولا توان عملي و تحليلي لازم را براي تشخيص سره از ناسره ندارند و ثانيا به طور معمول به نويسنده اعتماد مي كنند و مطالب او راتلقي به قبول مي كنند. از اين رو لازم است كساني كه در صدد نگارش آثار ادبي و هنري با صبغه ديني هستند اولا مطالعات ديني خوبي داشته باشند و  ثانيا حتي المقدور از مشاوره با افراد متخصص در مسائل ديني و اخلاقي كمك بگيرند. به همان اندازه كه آموزش مباني ديني و اخلاقي به كودكان و نوجوانان با بهره گيري از ادبيات و هنر ارزشمند ومفيد است ، بي دقتي در ارائه محتواي مناسب مي تواند مضر و آسيب رسان باشد؛ آسيب هايي كه ممكن است تا ساليان سال، و گاه تا پايان عمر امكان تصحيح يا زدودن آنها از ذهن و ضمير افراد امكان پذير نباشد.

با توجه به آن چه گفته شد نويسندگان حوزه ادبيات و هنر ديني كودكان و نوجوانان بايد مواظبت كنند كه مبادا مطالب غير عقلاني، خرافي، سست مايه و مانند آن را به مخاطبان خود عرضه نمايند. كار نگارش براي كودكان و نوجوانان، بر خلاف آن چه كه ممكن است گاه به نظر آيد، كاري است بس دشوار، فني و حساس كه اگر به گونه اي درست انجام نپذيرد موجب نقض غرض مي شود و نه تنها به تربيت ديني منتهي نمي شود كه ممكن است مخاطب را از دين هم دل زده بكند.

5.فرم مناسب: علاوه بر آن چه درباره محتوا و درون مايه گفته شد، در توليد و نشر و توزيع ادبيات ديني بايد به مسئله فرم و شكل هم توجه جدي شود. اين يكي از نكته هايي است كه در موارد فراواني ديده شده نويسندگان و ناشران از آن غفلت مي كنند. اگر قرار است مطلبي در قالب شعر بيان شود بايد ويژگي ها و قواعد و اصول شعر در آن رعايت شود. حتما شما هم كتاب هايي درباره زندگي پيامبر(ص) يا ائمه (ع) را ديده ايد كه نويسنده با كنار هم گذاشتن برخي كلمات منقطع يا موزون به خيال خود شعر گفته است در حالي كه نوشته او نه وزن درست و درماني دارد نه رديف و قافيه اي. اين گونه آثار وقتي با نقاشي هاي سردستي و ناشيانه و رنگ آميزي هاي نادرست همراه شود و به نام كتاب ديني به كودكان و نوجوانان عرضه شود نه تنها باعث گريز بچه ها از مطالعه كتاب هاي ديني مي شود بلكه گاه ممكن است آنان را از مباحث ديني هم گريزان يا به دين بدبين نمايد.               (بخش دوم این مطلب)