ساحت های پنجگانه اخلاق در نهج البلاغه (2)
جایگاه فرادستی اخلاق در شخصیت و اندیشه امام علی(ع)
بررسي سيره و سلوك امام علي(ع) در مقاطع مختلف زندگي خود و با اقشار مختلف جامعه از دوست و دشمن، نشان گر آن است كه در نظام ارزشي آن حضرت، اخلاقي بودن و اخلاقي زيستن بالاترين و مهم ترين جايگاه را دارد و مقدم بر هر چيز ديگر است. بنابراين، اخلاق را مي توان كليدواژه، يا يكي از كليدواژه هاي شناخت شخصيت امام دانست. افزون بر آنچه گفته شد، موارد زير نيز از جمله ادله يا قرايني دانست كه اهميت اخلاق را در زندگي و انديشه آن حضرت نشان مي دهد.
⭕️ 1. امام شاگرد مكتب نبوي و دست پروده آن است، از اين رو اهداف او از اهداف پيامبر(ص) جدا نيست. پيامبر هدف خود را يك هدف اخلاقي تعريف كرد(اني بعثت لاتمم مكارم) پس هدف امام هم غير از اخلاق نمي تواند باشد.
⭕️ ⭕️ 2. امام يك مسلمان است، از اين رو گفتار و رفتار و اهداف او در راستاي اسلام تعريف مي شود. هدف بنيادين اسلام رشد و تعالي انسان ها به ويژه از منظر اخلاقي است و معيار برتري انسان ها از يكديگر نه به مال و ثروت و مقام كه به برخورداري آنها از ارزش هاي اخلاقي است («ان اكرمكم عندالله اتقيكم»، حجرات/ ۱۳). بر اين مبنا مي توان گفت كه در نزد امام نيز اخلاق جايگاهي والا دارد.
⭕️ ⭕️ ⭕️ 3. از سخنان و سفارش هاي امام به ديگران، به ويژه ياران و كارگزاران خود، به روشني به دست مي آيد كه از نگاه آن حضرت مسلمان واقعي مسلمان اخلاقي است. در اين باره به عنوان نمونه مي توان از نامه به مالك اشتر هنگام انتصاب وي به عنوان حاكم مصر نام برد كه پيش از آن كه درباره سياست سخن بگويد درباره اخلاق به وي سفارش مي كند. او از مالك مي خواهد كه تقوي را رعايت كرده، از اوامر و نواهي خداوند تبعيت كند، خدا را با قلب و دست و زبانش ياري كند، از شهوات دوري نمايد و مواظب نفس اماره باشد(ص325، نامه 35).
ساحت های پنج گانه اخلاق در نهج البلاغه
يكي از برتري هاي نهج البلاغه از منظر اخلاق آن است كه اين كتاب، همچون صاحب آن، از نوعي جامعيت برخوردار است؛ به اين معنا كه به همه ابعاد زندگي انسان توجه كرده و براي هر يك از اين عرصه ها و ابعاد دستورات اخلاقي ويژه اي ارائه نموده است. امام علي(ع)، به عنوان مثال، نه چون يك عارف و زاهد گوشه گير بود كه از جامعه وارهد و به سرنوشت ديگران بي توجه باشد، نه چون يك كنشگر اجتماعي و يك مرد سياسي بود كه مشغول شدن به اصلاح «ديگران» او را از اصلاح و تربيت «خويش» غافل كند. شخصيت منظومه وار علي(ع) و تمثل اخلاق در وجود او است كه موجب مي شود وي را بتوان در هر زماني به عنوان يك الگو/اسوه اخلاقي معرفي كرد. نيز اين چند بعدي بودن و توجه وي به ساحت هاي مختلف حيات فردي و اجتماعي انسان است كه ما را وا مي دارد تاكيد كنيم زيست اخلاقي انسان امروز و به ويژه زيست اخلاقي مردم و مديران جامعه امروز ما به شدت نيازمند كسي چون امام و كتابي چون نهج البلاغه است. به هر روي، در اين جا گزارشي كوتاه از مباحث مطرح شده در اين كتاب در ساحت هاي پنج گانه اخلاق ارائه مي شود.
لف) ساحت اول: مبادي و مباني اخلاق
مبادي و مباني اخلاق، كه بيشتر به فلسفه اخلاق مربوط است تا اخلاق هنجاری، عهده دار تبيين اصول بنياديني است كه ديگر عرصه هاي اخلاق بر آن پايه گذاري مي شود. اين مباني به نوعي جهان بيني اخلاقي شخص را معين مي كند. موارد زير را مي توان از جمله مباني اخلاقي مطرح شده در نهج البلاغه دانست.
⭕️ 1. آدمي دارای کرامت است: در نهج البلاغه چندین نشان برای کرامت انسان بیان شده است. یکی این که خداوند از دمِ خود در وجود او دمید تا صورت انسان یابد(ص4، خطبه 1) از اين رو انسان صبغه ای الاهی دارد. دیگر این که او مسجود فرشتگان است: «پس ]خداوند[ فرمود: آدم را سجده کنید ای فرشتگان! فرشتگان به سجده افتادند جز شیطان، که دیده معرفتش از رشک تیره شد و بدبختی بر او چیره...»(ص5، خطبه 1).
⭕️ 2. انسان،حامل امانت الاهي است: خداوندن امانت را بر آسمان ها و زمين و كوه ها عرضه داشت و آنان از پذيرش آن سر باز زدند و بر آدمي عرضه كرد و او پذيرفت (ص236، خطبه 200).
⭕️ 3. انسان ها از نظر سرشت و سرنوشت متفاوت اند: «سرشت مردمان از یکدیگر جداشان ساخته است، و میانشان تفرقه انداخته، که ترکیبشان از پاره ای زمین است که شور یا شیرین است، و خاکی درشت یا نرمین»(ص265 خطبه 234).
⭕️ 4. انسان موجودی دارای اراده و اختیار است: او این امکان را دارد که با بهره گیری از قوه عقل و خرد راه را از بی راهه باز شناسد: «در این دنیا بدانها ]انسانها[ فرصت دادند تا از گمراهی برهند، و راه را بدانها نمودند، تا بیراهه نروند. از زندگانی بهره گرفتند چندانکه تحصیلِ رضای خدا را شاید. و آن مایه از خرد یافتند که گَردِ شبهت را زداید» (ص61، خطبه 83).
⭕️ 5. آدمی در معرض خطا و لغزش است: «]و خداوند از پیامبران[ به زبان وحی پیمان ستد – و هر پیامبر آن را شنید- که امانتِ او نگاه دارد و حُکم خدا را به دیگران برساند، و این هنگامی بود که بیشتر آفریدگان از فطرت خویش بگردیدند و طومار عهد در نوردیدند، حق او را نشناختند و برابر او خدایانی ساختند. شیطان ها آنان را از خداشناسی به گمراهی کشیدند، و پیوندشان را با پرستش خدا بریدند»(ص5، خطبه1).
⭕️ 6. آدمی از قدرت تمیز حق از باطل برخوردار است: «]خداوند انسان را آفرید[ با دانشی که بدان حق را از باطل جدا کردن داند، و مزه ها و بوی ها و رنگ ها و دیگر چیزها را شناختن تواند.» (ص5، خطبه 1).
⭕️ 7. امکان تربیت اخلاقی انسان وجود دارد: از مجموعه اوامر و نواهی اخلاقی که امام در نهج البلاغه مطرح كرده چنين به دست می آید که از منظر وي، هر چند آدمی همواره در معرض وسوسه هاي شیطانی قرار دارد اما امکان رشد و تعالی اخلاقی و بازگشت از خطا برای او وجود دارد. در غیر این صورت، معنا نداشت که امام این همه سفارش به انجام فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی داشته باشد. همچنین طرح بحث توبه از سوی امام (از جمله در ص5، خطبه 1) نشان گر اعتقاد وي به اراده و اختیار انسان و امکان رشد و تعالی معنوی و اخلاقی اوست.
ادامه دارد)




با كليك بر روي لينك زير مطالب وبلاگ را در كانال تلگرامي «اندكي انديشه» پيگيري كنيد:
با سلام